نوشته شده توسط : محمد اربابی


بچه ها بازی جنگ خان ها

این یک بازی تحت وب است و شما نیاز به دانلود هیچ چیز دیگری ندارید!

ثبت نام تنها 2 دقیقه زمان خواهد برد و شما فوراً می توانید بازی را شروع کنید

 

 

كلیك كنید

كلیك كنید

:: برچسب‌ها: آموزش شعبده بازی , شعبده بازی حرفه ای , کریس آنجل , فیلم شعبده بازی ,
:: بازدید از این مطلب : 235

|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 اسفند 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

اولین مطلب من درباره ی فوتبال اروپا را نقدی بر نیمه نهایی جام باشگاه های اروپا کلید میزنم:

بایرن مونیخ- لیون

سران باشگاه بایرن مونیخ و مدیران ارشد این تیم بالاخره تغییر رویه ی اقتصادی دادند و متوجه شدند که باید در این فوتبال خرج کرد تا نتیجه گرفت.

بایرن در رتبه ی ۴ ثروتمندترین تیمهای جهان قرار دارد ولی در این چند سال هیچگاه بازیکنان بزرگی به خدوت نگرفت و بعضا بازیکنان درجه ی ٢ با کیفیت نسبتا خوب را به خدمت میگرفت،تا اینکه امسال مربی برجسته ی هلندی بنام لویز فن خال که معروف به مربی پیروز در نیمه ی مربیان است و مربی که آژاکس جوان و نوپا رو قهرمان اروپا کرد و روح تازه و تحولی عظیم در بارسا ایجاد کرد را به خدمت گرفتند و آرین روبن را با ٢۵ میلیون یورو از تیم کهکشانی ها به خدمت گرفتند تا عصای دست معلم هلندی شود.

نقاط قوت بایرن،خط هافبک با طراوت و جناحین این تیم است که با بودن روبن و ریبری،به خطرناکترین جناح های تیم های اروپایی تبدیل شده و البته شوان اشتایگر و فن بومل که بعضا نقش هافبک دفاعی را بازی میکند هم از خوبهای بایرن هستند.

همچنین خط حمله ی این تیم با وجود مهاجم جوان و پدیده ی این تیم بنام مولر که معمولا به عنوان مهاجم کاذب پشت گومز و اولیچ بازی  میکنند هم زهردار هستند.

البته بایرن تا تبدیل شدن به یک تیم با کلاس جهانی فاصله دارد چون خط دفاع و دروازه ی این تیم همچنان با مشکل و ضعف همراه است و با رفتن لوسیو،ذخیره ی مناسبی در این خط وجود نارد و بادشتوبر هم خیلی کم تجربه است.

بایرن در این فصل فوتبال تهاجمی و شناور هلندی را تقریبا بازی کرده طوری که معمولا با سیستم ٣-۴-۴ و ٢-۴-۴ وارد میدان شده و دیگه از فوتبال ماشینی و خشک آلمانی خبری نیست. در فوتبال نوع آلمانی هیچگاه ٢٧ پاس متوالی دیده نمیشد ولی در بازی با منچستر دیده شد.

نکته ای که نباید فراموش کرد ،تفاوت فرگوسن مشهور با فن خال در نترس بودن این دو مربی بود که فن خال ،اولیچ مهاجم چهارم تیمش را به دلیل   آماده بودن وارد میدان کرد ولی فرگوسن ،رونی مصدوم را بدون حتی ١ جلسه تمرین به زمین فرستاد و در واقع ١ تعویض تیمش را هم سوزاند.

و اما لیون:

تیمی که مادریدی ها را با آن همه ستاره حذف کرد و بازیکنان خوب و تکنیکی بنام تلوتان که در خط هافبک و نقش بازی سازی را ایفا میکند بسیار زهردار است.

لوساندرو لوپز آرژانتینی مهاجم لیون که اکثر گلهای این فصل تیمش را به ثمر رسانده و از ستاره های این تیم فرانسوی است،میتواند کمک حال این تیم برای بازی نیمه نهایی باشد.

و از دیگر بازیکنان سرشناس و کلیدی این تیم میتوان به دیارا مدافع تنومند  این تیم،لوریس دروازه بان ملی پوش فرانسه،گومیس و گوو مهاجمان تیم ملی فرانسه و کیم کالستروم هافبک تیم ملی سوید نام برد.

در نهایت کفه ی ترازو برای  بازی بایرن - لیون بیشتر به نفع بایرن سنگینی میکند ولی بازی منچستر- بایرن یاد داد که بازهم فوتبال قابل پیش بینی نیست.

 

اینتر- بارسلونا

در مورد بارسلونا چیزی جز تمجید و تعریف نمیتوان گفت و انتقاد از این تیم بسیار سخت است.

تیمی که با بازی کاملا شناور و پاسهای متعدد و هافبکهای بازی سازی چون  ژاوی و اینیستا و مهاجم فرا زمینی بنام مسی،تیمی بنام بارسای این فصل را تشکیل داده طوری که تا پایان هفته ی ٢٩،تفاوت پاسهای این تیم با مادریدی ها ،٢۵٠٠ پاس بود که باورنکردنی است.

تنها نقطه ضعف بارسا که خیلی سخت گیرانه بشه انتقاد کرد ،دروازه ی این تیم و خط کناری دفاع راست  آن،جایی که مارکز بازی میکند و کمی کند است .

بارسا میتواند اولین تیمی باشد که میتواند قهرمانی پیاپی را در اروپا تکرار کند.

 

اینتر:

تیم های آقای خاص معمولا بازی تهاجمی را انجام نمیدهند و با اتکا به نوع سیستم حریف،سیستم خود را پایه ریزی میکنند و معمولا بازی های این تیم کم گل و به نفع اینتر به پایان رسیده است!!!

خوزه برای اثبات مجدد توانایی های اروپایی خود،امسال اهمیت ویژه ای به اروپا داده و شاید به همین دلیل باشد که صدر جدول سری آ را به رم رانیری بعد از سالها واگذار کرده است(تا این لحظه).

اینتر با سیستم ١-٣-٢-۴ هنگام حمله و سیستم ١-۵-۴ هنگام دفاع بازی میکند و شاید اینتر تنها تیمی باشد که با اتکا به بازی تدافعی و شطرنج گونه اش بارسا را زمین گیر کند.

 

نویسندگان این بخش: سپهر خرمی-پوریا سلیمی

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 203

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

تحلیلی بر بازی بزرگان جام نوزدهم: آلمان و آرژانتین :

 آلمان جام را طوفانی شوع کرد و پس از آن بازی طوفانی ،ژرمن ها کمی با آن شرایط آرمانی فاصله گرفتند ولی صدرنشین شدند تا به آن بازی معروف ١/٨ نهایی رسیدند.

آلمان با اتکا بر تاکتیک ضدحمله و بستن نقاط قوت انگلیس ،کاپلو را زمین گیر کردند.

بازی با آرژانتین اما شرایط متفاوتی برای یواخیم لو داشت. مارادونای پرمدعا ولی کم تجربه در مقابل تئوریسن بزرگ آلمان یعنی لو ،برای دوئل آماده شدند.

 

ژرمن ها قبل از شروع جام جهانی ،150 دانشجوی تربیت بدنی را مامور آنالیز حریفان آلمان کردند تا نشان دهند که حتی به این تیم جوان هم امید زیادی برای موفقیت دارند.

لو شاگردانش را با سیستم 1-3-2-4 روانه ی میدان برای مبارزه با شاگردان مارادونا کرد و شوان اشتایگر نیز به عنوان play maker    وظیفه ی بازیسازی را بر عهده داشت و به مغز متفکر آلمان بدل شد و همچنین وظیفه ی مهار مسی را نیز یدک میکشید و با از کار انداختن مسی ، آرژانتین هم زمین گیر شد.

فوتبال آلمان پس از پایان دهه ی 90 و عدم موفقیت در جام جهانی 1998 و یورو 2000 عملا از آن فوتبال ماشینی به اجبار فاصله گرفتند و رو به فوتبال مدرن و کلاسیک اروپایی آوردند که فوتبال آلمان را وارد فاز جدیدی کرد.

تیمی که تا مرحله ی ١.۴ نهایی در 5 بازی 13 گل زده( 8 گل به انگلیس و آرژانتین ) و تنها 2 گل خورده در کارنامه دارد ،کاملا سزاوارانه به نیمه نهایی پای نهاده است.

کلینزمن در برنامه ی زنده در ZDF   گفت: نبود بالاک به نفع ژرمن ها تمام شد چون اگر این بازیکن حضور داشت ، شادابی و طراوت تیم ملی نیز فقط و فقط به  ساق های بالاک وابسته میشد ولی الان 11 جوان ،برای موفقیت آلمان هم قسم شدند و تیم به بازیکنی وابسته نیست.

و اما آرژانتین :

مارادونا در اولین بازی جدی اش در جام جهانی به زانو در آمد و به بن بست تاکتیکی رسید تا ثابت شود جام جهانی جای مربیان کم تجربه برای محک و موفقیت نیست.بردن کره جنوبی،نیجریه و یونان، بدون سرمربی با این بازیکنان نیز میسر می بود.

 

 

مقصر اصلی شکست و ناکامی آتشین ترین و شاداب ترین تیم یک دهه ی اخیر آرژانتین، تنها خود مارادوناست.

هیچ جام جهانی را نمیتوانید بیابید که سرمربی قهرمان جهان، حتی یک کلاس مربیگری هم نرفته باشد .

به این اسمها توجه کنید:

فرانتس بکن بائر،پریرا و زاگالو ،امه ژاکه،اسکولاری و لیپی. این اسمهای بزرگ و باتجربه بودند که تیمهایشان را قهرمان جهان کردند.

مارادونا اما با اتخاذ تاکتیک سراسر اشتباه و دعوت نکردن از بازیکنان آماده ای چون کامبیاسو،ریکلمه و زانتی، تیر خلاص را برای شکست آرژانتین شلیک کرد..

 مارادونا ،مسی را به آتش کشید و در بازی آخر اوج اشتباهش را به رخ کشید و مسی را به عنوان هافبک-مهاجم و بازیکن هدف روانه ی میدان کرد و تا عملا مسی با یک یارگیری ساده ،هم خودش و هم مهاجمان تیم فلج شوند.با یک تیر دو نشون زده شد.!!

تفاوت لو و مارادونا در این بود که لو ، کلوزه راشکوفا کرد و مارادونا ،مسی را سوزاند.!

 

مارادونا  باید  بیاموزد که فوتبال فقط حرکات جنجالی و نمایشی نیست.بازیکن بزرگ ،لزوما مربی بزرگی نیمشود.

البته باید خاطر نشان کرد که از محبوبیت مارادونا کاسته نخواهد شد.

مردم آرژانتین مانند برخی کشورها !! بازیکنی را یک شب از عرش به فرش نمی آورند.

حالا مارادونا با خیال راحت میتواند به ادامه ی امضاء کردن پیراهن تیم ملی آرژانتین برای هوادارنش بپردازد.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 220

|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

 

 

سرانجام جام جهانی با قهرمانی اسپانیا و هتریک هلند در نایب قهرمانی و ظهور ستاره های جدید و فوتبال مدرنی از بازیکنان آلمان به پایان رسید.

با پیش نگاهی به بازی فینال، پیروزی و قهرمانی برای دو تیم هلند و اسپانیا آسان نبود. پس از جام جهانی ۲۰۰۶، پرونده دو تیم سرشار از نتایج درخشان بود. هلند در جام ملتهای اروپا ،تیمهای ایتالیا و فرانسه – فینالیستهای دوره پیش – را در هم کوبید تا شکست در برابر روسیه تنها نقطه سیاه ولی سنگین پس از آن باشد. هلند با شکست از روسیه از جام قهرمانی اروپا بیرون رفت، اما به رهبری بارت فان ماروایک بی شکست تا مسابقه پایانی جام جهانی پیش آمد و در وقت اضافی مسابقه در دردناکترین لحظه برای هلندیها شکست حادث شد. (در ماههای نخست دوره فان مارویک تنها یک شکست با تیم ذخیره ها در بازی دوستانه در برابر استرالیا به ثبت رسید.)

 

در اینجا نیم نگاهی به رشد تکاملی اسپانیا و بررسی کیفیت فینالیست های جام و بازی رده بندی میپردازم:

اسپانیا:

دوران شکوفایی تیم ملی اسپانیا پس از جام ملتهای 2004 و عدم موفقیت این تیم در این جام شکل گرفت.

تیم بارسلونا با آمدن گواردیولا روح و سبک نوینی را وارد فوتبال جهان کرد تا همگان از شیوه ی بازی بارسلونا به وجد آیند.

تیم ملی اسپانیا نیز به پشتوانه ی قدرت و تکنیک بارسلونا،که اکثرا" از بازیکنان اسپانیایی تشکیل شده بود،شکل گرفت .

لالیگا تبدیل به لیگ کاملا" دوقطبی شد و بارسلونا در جهان آقایی میکرد و اسپانیا هم ماکت خوبی از این تیم را تشکیل داد.

لوییز آراگونس پیر،اسپانیا را با ارائه فوتبالی زیبا و تهاجمی قهرمان اروپا کرد و پس از آن صندلی مربیگری را به دل بوسکه سپرد.دل بوسکه آمد تا بازهم به پرس و تمام مادریدی ها و اسپانیایی ها ثابت کند که وجود دارد و میتواند در جام جهانی 7 کراوات مختلف را تجربه کند.

در این راه دل بوسکه اما آن فوتبال تهاجمی را تبدیل به سیستم ناب و جدید تیکی تاکا و تلفیقی از بازی زیبا و نتیجه گرا نمود.

در کشور اسپانیا شهروندان اسپانیولی اتحادی ندارند،به همان علت اینکه اکثر ایالت هایی چون باسک،کاتالان،آلباسته و .... آواز جدایی طلبی سر داده اند ولی بازیکنان اسپانیا در زمین مسابقه متحدترین تیم جام بودند.

و اما فینال جام نوزدهم:

یکی از کم موقعیت ترین فینال های جام جهانی را مشاهده کردیم.

هلند که قصد داشت داشت با بازی تخریبی خود ،هافبکهای باهوش و هماهنگ اسپانیا را از کار بیاندازد، در این امر موفق ظاهر شد و بازی تیکی تاکا را در بازی فینال از ماتادورها مشاهده نکردیم.

در این مسیر اما دل بوسکه کار سختی برای انتخاب و ارنج بازیکنان نداشت.80% ترکیب تیم،بازیکنان بارسلونا بودند.

با سیستم 1-3-2-4 که ژاوی به عنوان super play maker گرداننده و مهندس طراح حملات اسپانیا بود و داوید ویا که موتور گل زنی اش در این جام روشن شد و کاسیاس و پسر محجوب تیم، آندرس اینیستا وارد مسابقات شدند.

تنها نقطه منفی و تاریکی که در روش بازی اسپانیا دیده می شد و قابل بررسی است، این است که اسپانیا بازی تهاجمی را ارائه نکردند تا اسپانیا اولین تیمی باشند که تنها با 8 گل زده قهرمان جهان شده است. ولی با فوتبال بدیعی به نام تیکی تاکا که مخصوص این تیم است،تمام بن بست های تاکتیکی را باز میکرد.

  

هلند:

هلند میتوانست پس از 62 سال ،مجددا" از اسپانیا استقلال خود را جشن بگیرد البته این بار در زمینه ی فوتبال.

تیم ملقب به «اورانیه» دو بار در جام جهانی تا مسابقه پایانی پیش رفته و در هر دو بار مغلوب میزبان جام شده بود: در ۱۹۷۴ با یوهان کرویف و در ۱۹۷۸ بدون کرویف. و سرانجام سومی در آفریقای جنوبی و در برابر اسپانیا.

 

هلند سالهاست که آن فوتبال زیبای ملقب به "total Football" که رینوس میشل فقید آن را ابداع کرد، ارائه نمیدهند.

فان مارویک که یکی از 3 مربی گرانقیمت جام به شمار می آید، در بازی فینال با اصرار بخشیدن بازی دادن به فن پرسیری، عملا هلند را 10 نفره کرد و ثابت کرد تا تبدیل شدن به یک مربی بزرگ ،زمان زیادی لازم است.

در این جام هلند هم ،بازی های نتیجه گرایانه ای را به نمایش گذاشت و در هر بازی بنا به خواسته ی تیمی، انرژی مصرف کرد.

 

بازی رده بندی:

بازیکنان آلمان طراوت خاصی را به جام جهانی تزریق کردند.

این تکرار مسابقه رده بندی جام جهانی ۱۹۷۰ در مکزیک بود که اروگوئه در آخرین حضور چشمگیر خود با شکست از آلمان چهارم شد. پس از آن این کشور کوچک آمریکای جنوبی دیگر حضور درخشانی در جام جهانی نداشت اما این بار پس از دو شکست حماسی سه بر دو از هلند و آلمان سربلند به کار خود پایان داد و مونته ویدئو به بازیکنان خود افتخار میکنند.

در پایان آلمان با ۱۶ گل زده گلزن ترین تیم جام جهانی تا پیش از مسابقه پایانی شد. این بالاتر از تعداد گلهای این تیم در جام جهانی ۱۹۹۰ و یک گل کمتر از کل گلهای این تیم در جام جهانی ۱۹۷۰ است.

پی نوشت:

 جام جهانی نیز تمام شد و حالا با خیال راحت میتوانیم منتظر شروع لیگ جذاب و کاملا پاک و به دور از دست های پشت پرده ی لیگ ایران باشیم

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 232

|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

مقدمه:

 وقتی جرقه ی مثبتی در هر زمینه ای زده میشود که باعث تحولی در آن زمینه میشود ،معمولا سیر صعودی آن مدتها طی میشود .

تولید موتورهای هارلی دیویدسون و خودروهای مرسدس بنز باعث پیشرفت و تحولی عظیم در کارخانجات سازنده ی موتورو خودروسازی و باز شدن فکری در صنعت  در جهان شد.

این یک ایدئولوژی است که نتیجه ی هر فکر و حقیقت سازنده ای سر منشاء تحولات چشم گیری میشود.

اما...!

حداقل در بخش فوتبال فارسی این ایدئولوژیک به طور اساسی نفض میشود.

42 سال پیش یعنی سال 1968 رایکوف یوگوسلاو سرمربی تیم ملی ایران شد و توانست ایران را قهرمان  جام ملتهای آسیا کند .سپس اوفارل بزرگ که از بزرگترین مربیان تاریخ ایران به شمار میاید و سابقه ی  سرمربیگری در دو تیم بزرگ منچستر سیتی و منچستر بونایتد را دارد با یک برنامه ریزی 2 ساله و  همزمان برای تیم ملی بزرگسالان و تیم (ب) ایران بر عهده داشت، هدایت تیم ملی ایران را برعهده گرفت و  در اولین گام ایران را قهرمان بازیهای آسیایی تهران (1355) کرد و سپس تیم ملی امید را به مسابقات  المپیک 1976 مونترال رهسپار کرد و به وعده ی خود عمل کرد.

پس از انقلاب اسلامی  و سپس در زمان جنگ تحمیلی توجه اصلی به مسائل روز آن زمان پرداخته شد و در نتیجه فوتبال ایران دچار افت محسوسی شد و حدود 15 سال در رکودبه سر می برد.

تا اینکه پس از سپری کردن این رکود ، یک حرکت مثبت در فدراسیون فوتبال وقت در سال 1376 رخ داد و پس از کسب نتایج ضعیف و فاجعه بار توسط مایلی کهن ، والدیر ویرا  که مقطعی در سال 1374 سرمربی تیم امید ایران بود ، هدایت تیم ملی بزرگسالان را برای انجام 1 یا 3 بازی بر عهده گرفت که با شکست در برابر ژاپن در مالزی، 2 بازی دیگر به بازیهای ایران اضافه شد و در نهایت و در آذر 1377 ویرا به مرد محبوب ایرانیها تبدیل شد.

 

 این میتوانست نقطه عطف حرکت مثبت فدراسیون و پیشرفت فوتبال آماتور ایران باشد ولی باز هم در یک حرکت انتحاری مرد برزیلی که هیچوقت دلیل اصلی برکناری اش بازگو نشد، از سمت خود کنار گذاشته شد و جلال طالبی در جام جهانی عهده دار نیمکت ایران شد که همچنان تک پیروزی تیم ملی در جام جهانی از افتخارات بزرگ طالبی محسوب میشود(حتی بدون کوچکترین تقدیر از ایویچ).!

( ویرا در بازیهای آسیایی بانکوک 1998، با سمت سرمربی گری عمان ، ایران را 2-4 شکست داد و در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی گفت:

این پیروزی تنها جواب من به بی مهری سال 1997 بود.)

فوتبال ایران به دلیل آماتور بودن و یدک کشیدن ظاهری نام حرفه ای ،مربیان بزرگ را فراری میدهد.

بلاژویچ فوتبال ملی ایران را از حالت دو قطبی خارج کرد و زیرساخت جدیدی را تحویل داد ولی بازهم در ضد حمله ای بی پاسخ توسط فدراسیون وقت، برانکو ایوانکویچ سرمربی ایران شد که الان همگان متوجه خیانت این مربی کوچک که با نیمکت ایران بزرگ شد و این فقر و نداشتن بازیکن کافی در خطوط مختلف در تیم ملی پی می برند که ثمره ی دعوت از 23 بازیکن ثابت در طول 4 سال فعالیت این مرد بله قربان گوی (!) کروات شد.

در این چند سال اخیر هم با درایت فدراسیون نشینان صدارت تیم ملی پس از مدت کوتاهی به مانند اسکناس دست به دست میشود و ثمره ی آن هم بر همگان روشن است.

خاویر کلمنته که با آن فضاحت وارد ایران شد و در لحظه ی ورودش در فرودگاه امام فرش قرمز (!) پهن کردند و برای اولین بار در تاریخ فوتبال جهان کنفرانس مطبوعاتی در فرودگاه برپا شد و نزدیک بود که از سران فدراسیون در فرودگاه برای اینکه ورود کلمنته رو به نام خود بزنند، رکورد سقوط آزاد رو در المپیک بشکنند و از پله های برقی فرودگاه به پایین پرت بشن، از نمونه ی بارز شخصی بودن این مساله تا ملی بودن آن است. دلسوزی که همیشه در فدراسیون فوتبال بوده است!

واقعا مشخص نیست که این همه دوندگی برای خدمت به تیم ملی است یا منافع شخصی؟ جوابش مشخص است.

محمد مایلی کهن که امتحان خود را در چندین مقطع حساس در تیم ملی پس داده بود و بهترین تیم امید دو دهه ی اخیر را نتوانست به المپیک 2004 آتن ببرد و حاشیه های سریالیش و تنوع در بیانیه دادن را تمرین میکرد، بازهم به مدت 15 روز سرمربی ایران شد و سپس علی دایی کم تجربه نیز نتوانست ره صد ساله را یک شب طی کند  و زمین گیر شد و قبل از آن هم پازل تاکتیکی (!) و اتاق فکر امیر قلعه نوعی در جام ملتهای آسیا نیز به بن بست خورد .

 پی نوشت: تمام برنامه های کوتاه مدت به بن بست خورد  و برای اولین بار در تاریخ، برگشت به عقب (40 سال قبل) نتیجه خواهد داد. کافی است یک بار امتحان شود!

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 277

|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

این مطلب نه بخاطر حمایت از قطبی بلکه بخاطر انتقادات بی پایان منتقدان قطبی به نگارش در آمد.

سناریوی حضور افشین قطبی و زمزمه های حضور ایشان پس از باخت تیم ملی به عربستان در فروردین ماه کلید خورد.علی دایی با آن داستان عجیب و نمایش ضعیف و به دور از انتظار تیم ملی از سمت خود اخراج شد و سپس محمد مایلی کهن که در آن زمان چهره ی محبوبی نزد افکار عمومی نبود و در حال تمرین و ویرایش بیانه نویسی بود به عنوان سرمربی تیم ملی منصوب شد که اکثر کارشناسان و منتقدان فوتبال این انتصاب را مغایر با موفقیت ایران در 3 بازی آینده ی مقدماتی جام جهانی میدانستند و بدان خوش بین نبودند.

محمد مایلی کهن اما به جای اینکه به جو متشنج و پر التهاب تیم ملی کمک کند عزم خود را جزم کرد تا بیانیه های به مراتب کوبنده تر و با طراوت تر(!) صادر کند و با این کار سند اخراج خود را از تیم ملی امضا کرد.!

فرصت اندک بود و فدراسیون نشینان بدنبال گزینه ای می گشتند که هم در میان مردم محبوبیتی داشته باشد و هم اینکه اگر تیم ملی از صعود به جام جهانی بازماند او را برای خود در مقابل آماج حملات تند منتقدان سنگری قرار بدهند .  تا اینکه قرعه بنام افشین قطبی برخورد نمود او 2 فاکتور مد نظر فدراسیون  برای نیمکت تیم ملی را داشت.پس شاهین اقبال بر شانه های او نشست اما خبر نداشت قرار است سیل انتقادات به سوی او سرازیر شود و دیگران در امان بمانند..با شروع بکار قطبی منتقدان خاص او که موقعیت خود را در فوتبال سنتی از دست رفته می دیدند دست بکار شدند و . . .

 

 و اما بحث منتقدان دائمی قطبی که از زمان حضور ایشان در کسوت مربیگری ایران به وجود آمد:

منتقدان، قطبی را به عوام فریبی و بی دانشی متهم می کنند.

متاسفانه قول هایی که در مورد صعود حتمی ایران داده شد و میسر نشد ،زمینه ساز انگ عوام فریبی به ایشان شد. در حالی که با مگاه کردن به نیمه ی پر لیوان میتوان برداشت کرد که این گفته ها برای روحیه دادن به تیم ملی بوده است و بهتر از بیانیه دادن علیه دیگران است!

اتهام بی دانشی به قطبی واقعا از آن دست شاهکارهای منتقدان است. جالب است که حضور در 3 دوره ی جام جهانی ( با هر سمت و عنوانی) از نظر منتقدان قطبی بار فنی برای ایشان نداشته است ولی حضور کوتاه مدت در کلاس مربیگری لورکوزن و خوردن صبحانه با رودی فولر از دستاوردهای بزرگ یکی از مربیان وطنی به شمار میاید.

قول دادن صعود به جام جهانی اگر عوام فریبی است که نیست پس ارائه ی جزوات و پازل های تاکتیکی که به نتیجه هم نرسید در برنامه های مختلف صدا و سیما نیز عوام فریبی است.

بحث اینجاست که چرا منتقدان در مورد قلب شیر تغییر رویه دادند.

واقعا برای اولین بار است که مخالفان و موافقان سرمربی تیم ملی به این شکل به دو دسته تقسیم شده اند و حرفهای یکدیگر را به هیچ عنوان قبول نمیکنند.

برای اولین بار است که حتی به زندگی شخصی سرمربی تیم ملی وارد میشوند و برای سفرهای قطبی مدرک خواسته میشود.

و اما بازیهای دوستانه ی ایران:

تیم ملی ایران بعد از 13 سال چین را در خاک این کشور صادراتی (!) شکست میدهد و سپس کره جنوبی را پس از 39 سال در در خاک کشور چشم بادامی ها زمین گیر میکند در حالی که کره جنوبی در 15 بازی اخیر خود در زمین خود شکست نخورده بود.

بر خلاف ادعای منتقدان قطبی،کره جنوبی با تمام قوا در ورزشگاه جام‌جهانی سئول مقابل تیم‌ملی ما صف‌آرایی کردند و حضور بیش از 14 بازیکن حاضر در جام‌جهانی 2010 در فهرست تیم میزبان و حضور بیش از 55000 نفر در ورزشگاه جام جهانی سئول بیانگر جدی گرفته شدن این مسابقه توسط کره‌ای‌ها بود.

منتقدان حتی پیروزی ایران برابر کره جنوبی را شانسی قلمداد کردند و پیروزی ایران را به واسطه ی اشتباه مدافع مشهور کره جنوبی وصل کردند که سوال من این است که مگر مدافعان ما اشتباه نداشتند؟ کاملا واضح است که به ثمر رسیدن گل با اشتباه تیمی با فردی بازیکن حریف به ثمر میرسد.

انتقاد میشود که چرا قطبی با ترکیب اصلی وارد میدان مسابقه شد.

جواب کاملا مشخص است: وقتی تیم ملی ایران بعد از 39 سال تیم ملی کره جنوبی را شکست میدهد این همه به قطبی انتقاد میشود وای به حال زمانی که تیم با ترکیب اصلی وارد زمین نمیشد و بازی را میباخت.دیگه واقعا مشخص نبود که چه بلایی بر سر قطبی می آوردند.

کاملا مشخص است که اگر این انتقادات مغرضانه نبودمنصفانه عمل میشد، پیروزی در دو بازی دوستانه اینقدر بزرگ نمیشد و جو اینفدر به نفع قطبی تغییر نمیکرد.

انتقادات صحیحی که به قطبی وارد است،  میتوان دعوت نکردن از مجیدی و در آینده از میداوودی و دعوت کردن از ابراهیم میرزاپور، مبعلی و تیموریانی که بدون باشگاه است و همچنین دفاع قطبی از اردوی بی کیفیت اتریش از قطبی سوال کرد.

سخن آخر:

بیاییم برای یک بار هم که شده از مربی که خداقل در ایران موفق بوده است حمایت کنیم تا بعدها به مانند دنیزلی فقط در ذهن خود به نیکی از این فرد یاد نکنیم.

هر که ناموخت از گذشت روزگار/هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 233

|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

مقدمه:

تعهد و حضور افراد متخصص در پستهای تخصصی،کازیمودای فوتبال و جامعه ی ماست.

در این پست میخواهم به بررسی علل پیشرفت ورزشی کشور کره جنوبی علی الخصوص رشته ی فوتبال و در جا زدن و سقوط اکثر ورزشهای ایران بپردازم.مسایل مختلفی عم از موضوع اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی و ورزشی در این بحث دخیل خواهد بود.

یکی از اصلی ترین دلایل پیشرفت اقتصاد و ورزش این کشور پیروی از قانون و متعهد بودن و پاسخگو بودن و پشتکاری است که مردمانش دارا هستند.

در کره جنوبی اگر دوشغله بودن جرم و تخلف است ، واقعا تخلف است (!) و رعایت میشود و کارمند شورای شهر و معلم آموزش و پرورشی پیدا نمیشود که مدیرعامل یک تیم ورزشی آن هم از نوع دولتی شود و یا در این کشور کلاس تخصصی بیانیه نویسی علیه پربیننده ترین برنامه ی ورزشی تلویزیون جایی ندارد.

در این کشور تازه خارج شده از جهان سوم زمان پروژه ی ساخت یک استادیوم ورزشی دو رقمی نمیشود. از سال 2002 به بعد 2 استادیوم بزرگ فوتبال فقط در شهر سئول افتتاح و ساخته شد که یکی از این استادیوم ها ، گویانگ استادیوم نام دارد که سعادتی نصیبم شد (!) تا از این استادیوم مدرن دیدن کنم:

 استادیومی بالغ بر 41 هزار نفر همراه با سقفی متحرک و به عنوان یکی از استادیوم های معرفی شده ی کشور کره جنوبی برای میزبانی جام جهانی 2022 خواهد بود و البته رقیب اصلی کره جنوبی برای میزبانی جام جهانی 2022 امریکا و ژاپن خواهند بود که بنظر نگارنده اگر کشور ژاپن پدیده ی شگفت انگیز هولوگرافیک را که 6 میلیارد بودجه میخواهد را عملی کنند، میزبانی را از چنگ امریکا و کره درخواهند آورد.

البته شایان ذکر است که ورزش اصلی کشور کره جنوبی بیسبال است و در زمان زنگ ورزش مدارس، این رشته ی ورزشی تدریس میشود و زمین های رایگانی نیز در اختیار شهروندان قرار داده شده که در این یک زمینه با وطن خودمون برابری میکنه!

2) واژه ی تماشاگرنما واژه ای است برای گول زدن خودمان. این عوامل حاشیه ای یکی از ناهنجاری های جامعه ی ماست. همین تماشاگرانی که رکورد پرتاب دیسک در المپیک را در ورزشگاههای ما میشکنند دقیقا همین افرادی هستند که قوانین راننده گی را رعایت نمیکنند و به همین دلیل است که سرانجام در یک زمینه با اختلاف فاحش روی سکوی قهرمانی بالاترین آمار تصادف و مرگ و میر در جاده های کشور هستیم. فرهنگ سازی یکی دیگر از عوامل رشد این کشور شرقی شده است.

3)در کره جنوبی تنها لباس ورزشی یک تیم باشگاهی اروپایی که به وفور یافت میشد لباس تیم منچستر یونایتد آن هم فقط با نام پارک جی سونگ بود.! که نشان از احترام مردمانش به بزرگان و اسطوره های ورزشی خودشان است. اما متاسفانه همچنان اسطوره های ورزشی ایران چه محبوب و چه مشهور در عرض ١ ثانیه آماج شدیدترین حملات غیر اخلاقی در ورزشگاه ها قرار میگیرند.

پی نوشت: به امید روزی که ما هم در این زمینه ها به مانند سایر زمینه ها (!) به خودکفایی کامل برسیم.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 224

|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

این تیتر اصلا اغراق آمیر نیست و حتی کمی هم ملایمت به خرج داده شده است و کاملا مصداق واقعی مقاله ای است که در رابطه با سعید علی حسینی و حسین زضازاده خواهم گفت.

این پست، نقد فوتبال نیست بلکه سوگ نامه ای است که زندگی جوانی بر اساس خودخواهی و حسد برخی از خدا دوستان (!) فنا شد.

 

سعید علی حسینی وزنه بردار 21 ساله ی اردبیلی که میتوانست سالها بر سکوی قهرمانی دسته ی فوق سنگین جهان یکه تازی کند و روسها را برای یک دهه آرزو به دل بگذارد ، اما...!

سعید علی حسینی در ابتدای راه، قهرمان نوجوانان آسیا شد و در رده ی جوانان نیز به سرعت پله های ترقی را پیمود تا در دور دوم جضور ایوانف که به اعتقاد من این مربی بزرگ هم قربانی این دسیسه ها شد حضور پیدا کند و سپس قهرمان جوانان جهان شود ، افتخاری که حتی رضازاده به آن نرسیده بود.

زمان و لحظات همه و همه به کام این جوان آینده دار سپری می شد که که آن سال شوم و مشکوک (2006) برای تاریخ وزنه برداری فرا رسید که طی آن کمیته ضد دوپینگ بصورت کاملا سرزده (!) وارد اردوی تیم ملی شد و از تمام ملی پوشان آزمایش دوپینگ گرقته شد که طی آن نتیجه ی آزمایش دوپینگ سعید علی جسینی و 8 ملی پوش دیگر مثبت اعلام شد و فقط آزمایش دوپینگ رضازاده ی  معصوم (!) منفی اعلام شد تا به تنهایی به مسابقات جهانی 2006 رهسپار شود و طلا کسب کند تا همچنان و با نان بازوی خود (!) تک ستاره ی اردوی تک نفره ی تیم ملی در آن مسابقات باشد.

واقعا مشخص نشد که چطور فقط رضازاده در آن اردو آزمایشش منفی اعلام شد چون همیشه و زیر نظر پزشک تیم، ملی پوشان از یک دارو یا مکمل استفاده میکنند ولی رضازاده انگار در این زمینه هم تک بعدی حرکت میکند.

سعید علی حسینی اما پس از گذراندن محرومیت دو ساله اش در مسابقات جوان آسیا شرکت و مدال طلای آن مسابقات رو کسب کرد و سپس رکوردهای یک ضرب و دو ضرب جوانان جهان را جابه جا کرد.

مسابقات جهانی وزنه برداری کره جنوبی در پیش بودکه درست یک سال پیش در چنین روزی نمونه آزمایش دوپینگ این ورزشکار برای دومین بار مثبت اعلام شد و محروم شد.! و جند روز پیش نیز محرومیت مادام العمرش اعلام شد.

سعید علی حسینی به گفته ی خودش در اردوهای تیم ملی وقتی  در یکضرب رکورد 215 کیلو گرم و در دوضرب رکورد 250 کیلو گرم را زد ، حاج حسین (!) سالن را با ناراحتی ترک کرد.

در همه جای دنیا از جوانان ورزشکار حمایت میشود ولی در اینجا به افسردگی ورزشکاران سرعت می بخشیم.

2)جهان پهلوان شدن و جهان پهلوان ماندن کار هرکسی نیست.جهان پهلوان تختی بی دلیل تختی نشد و بی دلیل تختی نماند ولی حاج خسین (!) به مروز و با کارهای خود حتی در زمان بازیگری اش محبوبیت خود را نزد افکار عمومی از دست داد.

وقتی یکی از قدیمی ترین دانشگاه های کشور بصورت ضربتی و در یک حرکت انتحاری منحل میشود و عوامل آن دانشگاه به دانشگاه دیگری ترانسفر (!!) میشوند ، اصلا جای تعجبی باقی نمیگذارد که یکی از عوامل اصلی دوپینگ در وزنه برداری هر سال سمت مدیریتی اش ارتقا پیدا کند. رضازاده در این 2 سالی که سمت مدیریتی را بصورت انتصابی (!) پذیزفته است، تعداد ورزشکاران دوپینگی در این رشته ی ورزشی چندین برابر شده ولی مثل همیشه کسی پاسخگو نیست و با پول بیت المال که انگار به همه ی موارد ربط داره،جریمه های سنگین را برای فرار از محرومیت دوساله ی فدراسیون وزنه برداری پرداخت کنند.

3) تفاوتی که بین رضازاده و سعید علی حسینی وجو دارد این است که علی حسینی برای همیشه  در خاطر ما خواهد ماند ولی رضازاده مدتهاست که از خاطر بسیاری از ورزش دوستان  رفته است.

علی حسینی رو دوپینگی کردند تا بعدها رکورد دوستان (!) توسط روسها شکسته شود نه یک ایرانی!

مثل همیشه غریب نواز هستیم. به مانند سرباز احمدی که پول درمان و کمک مالی این سرباز که نابینا شد به درستی توسط باشگاه سپاهان اصفهان پرداخت نشد ولی در یکی از دیدارهای جام باشگاه های آسیا درامد حاصله از بلیط فروشی بازی سپاهان به مردم غزه اختصاص داده شد ولی مغازه ی سرباز ایرانی به علت ندادن مالیات بسته شد.کمک مالی به دیگر مردمان کشورهای مسلمان کار نیکو و پسندیده ای است ولی پاسخ این کوتاهی مسئولان در قبال نابینا شدن دائمی این سرباز ایرانی رو چه کسی خواهد داد؟

 

پی نوشت:آقای رضازاده ای که با نام حضرت ابولفضل دوپینگ می کردی، دیگر محبوب ما نیستی.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 418

|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

سوت پایان بازی به صدا در آمد.اعصاب هواداران پرسپولیس همانند کوه آتشفشان فوران میکند ولی سکوها همچنان آرام است که در چند جبهه میتوان این عامل فرخنده و عجیب را حداقل در ایران بررسی کرد.

یکی مسائل و حمایتهای مالی است که همانند هدفمند سازی یارانه ها (!) به خوبی سازماندهی شده است و دیگری بالا رفتن درک تماشاگران است که مورد اول بسیار به منطق نزدیکتر است.

به هرحال، فصل پیش و پس از نتیجه های نسبتا" ضعیفی که زلاتکو کرانچار که معمولا یک بازی در میان همراه با برد ، مساوی و باخت بود ، حاج حبیب کاشانی برای فرار از انتقاداتی که به سمتش شده بود و برای تحکیم یکی از پست های (!) مدیریتی اش علی دایی را به عنوان سرمربی تیم بزرگ پرسپولیس منصوب کرد که دایی هم در اولین گام توانست تیم را قهرمان جام حذفی کند تا مقداری از محبوبی از دست رفته اش رو پس بگیرد.اما فصل جدید برای دایی حکم مرگ و زندگی را داشت چون در صورت عدم نتیجه گیری تیم و سقوط دایی، احتمالا ایشان تا مدتها نباید رنگ مربی گری در تیمهای بزرگ را میدید البته اینجا ایران است و قوانین مورفی خیلی نقش دارد!

در همین راستا اما، اشتباهات دایی از همان ابتدا شروع شد. در زمان نقل و انتقالات،شهریار سفر خارج رو به بست تیم ترجیح داد تا خواسته های هواداران در این مرحله عملی نشود.

دایی تنها 3 خرید خوب داشت ولی سایر بازیکنان کاملا متوسط بودند که این دقیقا خواسته ی شخص علی دایی بود تا با این کار بتواند اندوخته ی اندکش از مربی گری را در اختیار این بازیکنان متوسط قرار دهد.پر واضح است که دایی با حضور بازیکنان بزرگ ایرانی در تیم مخالف باشد چرا که چیزی در چنته ندارد تا به آنها یاد دهد.

در این فصل دایی تمام رکوردهای معکوس (!) را شکست.سنگین ترین شکست پرسپولیس در تاریخ لیگ برتر و 3 شکست پیاپی و همچنین از آخرین شاهکارهای دایی اخراج شیث رضایی است که حتی بر فرض محال قبول کنیم که شیث مقصر باخت در دربی بود هم نباید بازیکن رو از تیم اخراج کرد که ثمره اش رو هم دیدیم که 8 گل خورده در 3 بازی پاسخی به حرکات مضحک دایی بود بطوری که دروازه ی پرسپولیس این روزها چیزی از تونل رسالت کم ندارد. همین کوتاه آمدن دایی در قبال شیث و برگرداندن ایشان به تمرینات اصلی تیم، قبول اشتباهات خود دایی است.

تنها حرکت مثبتی که دایی انجام داد و واقعا قابل دفاع است، کوتاه نیامدن عقیده اش در مقابل مواضع کریم باقری است. باید متاسف بود برای گلزنترین هافبک جهان که حتی در آخرین سال بازیگری اش هم به بلوغ حرفه ای گری نرسیده که حق همیشه در ارنج کردن تیم با مربی است. کریم باقری 37 ساله که صادر نشدن چک و مطالباتش رابطه ی مستقیمی با پاره شدن رباط صلیبی اش دارد انتظار داشت که در تمام بازی ها فیکس حضور داشته باشد .

نصیحتی به کریم باقری که خالی از لطف نیست: فوتسال بازی کردنت همراه با آن خنده های دراماتیکت در کنار بازی با مقامات بلند پایه ی کشور بسیار جذاب تر است برای رسانه ی صد در صد ملی!

در نتایج اخیر پرسپولیس حبیب کاشانی بسیار مقصر است.کسی که همیشه به ظاهر از مربی تیم حمایت های لازم رو انجام میده ولی از پشت به صورت کاملا حرفه ای (!) به مربی تیم خنجر میزنه و پشتش رو خالی میکنه. مردی که جلوی دوربین خیلی متواضعانه پاسخگوست ولی در عمل با انجام مصاحبه های جنجالی و حاشیه ای علیه مربی تیم خودی ،یک گل به خودی هم به تیم هدیه میدهد.

به کاشانی باید حق داد چون کار شورای شهر و خدمت به مردم(!) و همچنین نظارت بر کار مطبوعات که مبادا انتقادات سازنده ، ببخشید مخرب (!) چاپ نکنند بسیار پراهمیت تر از رسیدگی به پرسپولیس است.

2) در این پست هرچه سعی کردم در مورد کمیته انضباطی ننویسم نشد!

داریوش مصطفوی به هر صورتی بود و با مدارکی که داشت، فدراسیون رو محکوم و 250 میلیون تومان از حساب فدراسیون برداشت کرد. قاضی شریفی به صورت واقعا عجیب و شگفت آور و غیر منطقی مصطفوی را مادام العمر محروم میکند.از دیگر شاهکارهای کمیته انضباطی ممنوع المصاحبه کردن دایی بود . احتمالا قانون در حوزه ی کمیته انضباطی فقط جنبه ی نوشتاری دارد. باید متاسف بود به این رای های کارتونی! باید خدا رو شکر کنیم که برنامه ی 90 در حوزه اختیارات کمیته انضباطی نیست وگرنه از دیدن عادل فردوسی پور هم همانند مجله ی چلچراغ محروم میشدیم!

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 401

|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

هرچه سعی کردم در مورد قطبی مطلب جدیدی ننویسم نشد. چون حرفهام رو در مورد قطبی در چند پست قبلی مطرح کرده بودم.این پست خیلی اتفاقی نوشته شد به دور از هیچ حمایت مالی از قطبی (!) یا از شخصی که قطبی رو دوست داره.حرفی است عامیانه برای مردی که رفت و شاید روزی برگردد و مخالفت ها مجددا" شروع شود.

قطبی دو رو و ریا کار است چون وقتی بازیکنی جلوی چشم میلیون ها بیننده ی تلویزیونی به نشانه ی اعتراض به رختکن رفت، به مانند سایر مربیان ایرانی حقش رو با کلماتی ظریف (!) و فن های جودو کف دستش نگذاشت.

قطبی تو اشتباه کردی که بخاطر منافع تیم ملی به خبرنگاران حقیقت رو نگفتی تا جو تیمی بهم نریزه.قطبی نباید برمیگشتی و نباید لبخندهایت رو به ما تحمیل میکردی، نباید امید و روحیه ی از دست رفته رو به ما برمیگردوندی، چرا کاری کردی که بعد از مدتها مردم احساس کنند تیم ملی هم وجود داره؟ آخه بی وجدان ما به استادیم خالی از تماشاگر آزادی و بی میلی مردم عادت کرده بودیم. عادت کرده بودیم که فیلم های شبکه ی فارسی وان و من و تو و بفرمایید شام رو تماشا کنیم تا اینکه بشینیم مثل کشورهای جهان سومی (!) 90 دقیقه مثل الاف ها یک فوتبال بی ارزش رو تماشا کنیم!

آخه نمیگی ملت شک میکردند با این سازمان تربیت بدنی حرفه ای و رییس فدراسیون خنده ای که داریم که حتی اختیار برداشتن یک لیوان از روی میز رو هم نداره اول شدن شبهه برانگیز میشد؟

نمیگی وقتی از رقیب نپالی در مجمع انتخاباتی کنفدراسیون آسیا شکست میخوریم و به صورت کاملا حرفه ای خودمون رو حذف میکنیم،اول شدن در این فدراسیونی که صاحب نداره خنده داره؟

بعد مثل سعید علی حسینی ( وزنه بردار محروم شده از تیم ملی ) باید برای قهرمانی هایت جواب پس بدی.

چرا 3 دوره در جام جهانی به عنوان آنالیزور و کمک مربی سوم یا چهارم گاس هیدینگ که معروف به شطرنج باز حرفه ای است شرکت و فعالیت کردی؟ چرا مدرک مهندسی رو از بهترین دانشگاه کشور جهانخوار دریافت کردی؟ چرا زبان انگلیسی ات اینقدر فول بود؟ ما عادت داشتیم که همیشه تیم ملی با لشکری از اقوام و فامیل ها به عنوان مترجم و پول بیت المال به کشورهای خارجی سفر کنن.

چرا سنت شکنی کردی آخه؟مگه یادت نمیاد که این نیمکت تیم ملی چقدر مربیان بزرگی رو تجربه کرده که تو از همه کوچکترینی؟ یادت نمیاد که در زمان جهاد سازندگی برانکو، در 5 سال فعالیتش فقط و فقط از 23 بازیکن استفاده میکرد که الان ستاره های تیممون رو باید با تلسکوپ برقی جست و جو کنیم؟ مگه نمیدوستی که در تمام ادوار گذشته بدون دردسر در آسیا اول میشدیم و با انداختن فرش قرمز از بازیکنان استقبال میشد؟

اینقدر محبوب شده بودی که دو جبهه ی چپ و راست به وجود اومده بود برای انالیز حرکاتت و چینش تاکتیکت و کوچکترین حرکت اشتباهت.

ای کاش تیمت هم در این بازی ها زیبا بازی میکرد. ای کاش محمد نوری و خسرو حیدری و محمد غلامی رو در بازی آخر از ابتدا به میدان میفرستادی.

ای کاش نکونام و شجاعی که علنا" مخالفتشون رو با حضور تو به عنوان سرمربی اعلام کرده بودند دعوت نمیکردی تا بخاطر خصومتشان تو رو زمین نزنن. نمیتونم باور کنم که اکثر پاس های هافبک فیکس اوساسونا به صورت کاملا اتفاقی به حریفان تقدیم میشد و شجاعی هم ماشین های خبرنگاران بیرون استادیوم رو هدف گرفته بود!

حتی با رفتنت هم سبب خیر شدی و مخالفانت رو مجددا" شاد کردی.

ای کاش همیشه میزبان بودی تا به میهمانی بروی که در آن اخم کنی و نشون بدی که جایت اونجا نیست. این رو هم ما فاکتور گرفتیم.

به هر حال قطبی هم رفت تا در ژاپن به مربیگری بپردازه و ما همچنان اندر خم یک کوچه ایم تا بین اسکولاری و مورینیو و گواردیولا یکی رو انتخاب کنیم .

با جمله ی " زنده باد مخالف من " خاتمه میدم به این پستی که با اندوه نوشته شد.

 

 

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 205

|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی


شب گذ شته پس از کار بر روی دیواره بیستون و پس از صرف شام ، جلسه پرسش و پاسخ به پیشنهاد رضا زارعی عضو هئیت اجرایی و با حضور سنگنوردان ایرانی حاضر در جشنواره برگزار گردید.
در این جلسه تعدادی از سنگنوردان نقطه نظرات خود را بیان نمودند و در انتها برای گشایش مسیری جدید بر روی دیواره بیستون
با نام «جشنواره» به اتفاق نظر رسیدند. هم اکنون تلاش برای گشایش این مسیر ادامه دارد .
اما در ادامه جلسه پرسش و پاسخ دیشب سنگ نوردان ضمن بیان نقاط مثبت جشنواره نقدهای خود را به شرح زیر بیان نمودند:
- جدا بودن اسکان سنگ نوردان خارجی از ایرانیان حاضر در جشنواره  مانع از تعامل بیشتر و کسب تجربه در میان سنگنوردان داخلی گردیده همچنین این مسئله موجب گردیده است تا امکان معرفی بهتر سنگ نوردان برای یکدیگر میسر نباشد!
- نامشخص بودن برنامه سنگ نوردان خارجی و برنامه ریزی روزانه بر اساس  خواست سنگ نوردان خارجی نوعی سر درگمی را برای سنگنوردان ایرانی ایجاد کرده!
- ضعف مکالمه زبان از عواملی بوده که ارتباط با سنگ نواردان خارجی رامحدود ساخته است!
- وسعت دیواره و پراکندگی نفرات مانع از جذب گردشگران درجشنواره و محدود شدن فضای بازدید گردیده!
- عدم تصمیم گیری در مسائل فنی و تقسیم بندی نفرات توسط یک کارگروه موجب کاهش بهره وری جشنواره گردیده!
- استقبال محدود سنگ نوردان کرمانشاهی به رغم سهمیه مناسب، موجب ناشناخته ماندن مسیرهای ایشان بر روی دیواره شده است!
و...
همچنین در این جلسه شرکت کنندگان مراتب تشکر خود را از میزبان  استانداری تربیت بدنی و هئیت کوهنوردی کرمانشاه
ابراز داشتند

گزارش تصویری کارگاه امداد


كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 219

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

 

آیا می‌دانید که چه نوع غذاها و خوردنی‌هایی متناسب با نوع گروه خونی شما هستند و با توجه به گروه خونی خودتان چه غذاهایی باید بخورید و یا از مصرف چه خوردنی‌هایی باید پرهیز کنید؟

 متخصصان تغذیه در پاسخ به این سوال می‌گویند؛ هر گروه خونی در زمان متفاوتی از تاریخ تکامل بشری، شکل گرفته است و بنابراین ما باید رژیم‌های غذایی خود را مطابق با رژیم غذایی اجدادمان در زمان تکامل گروه خونی مشابه در بدن آن‌ها هماهنگ کنیم.

آن‌ها تاکید دارند: اگر غذاهایی را بخورید که متناسب و سازگار با گروه خونی خودتان هستند، می‌توانید به راحتی آن‌ها را هضم کنید، وزنتان کاهش یابد و سلامت و شادی بیشتری را تجربه کنید.

به گزارش سایت اینترنتی مرکز مطالعات پزشکی مایوکلینیک، افرادی که گروه خونی آن‌ها «O» است، در واقع قدیمی‌ترین گروه خونی را به لحاظ سابقه تکامل بشری دارند و بنابراین با این گروه خونی اگر از رژیم غذایی یک شکارچی مثل اجداد انسان در آن زمان پیروی کند، احساس بهتری خواهد داشت.این افراد تمایل دارند که سطح زیادی از انرژی را دریافت کنند و بسیار سازمان یافته هستند.

برای افراد با گروه خونی «O» توصیه می‌شود که رژیم غذایی حاوی پروتئین زیادی باشند و اگر این گروه فقط سبزی خوار باشند، دائم احساس گرسنگی می‌کنند و در نتیجه به خوردن تنقلات روی می‌آورند که در نتیجه با مشکلاتی در میزان قند خون و متابولیسم مواجه خواهند شد. این افراد می‌توانند آزادانه گوشت لخم و ماهی مصرف کنند، اما از خوردن زیاد لبنیات یا کربوهیدارت‌ها باید خودداری کنند.

از نظر ورزش کردن هم این گروه باید در روز یک ساعت، فعالیت بدنی داشته باشند و ترجیحا در هنگام صبح به جای عصر ورزش کنند. برای این اشخاص شنا، پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری توصیه می‌شود.

در مورد گروه خونی «B» نیز، هیچ گروه خونی دیگری به اندازه «B» مظهر میانه‌روی نیست. این گروه خونی در زمانی تکامل یافته که انسان‌ها بیشتر سفر می‌کردند و بنابراین گوشت، سبزیجات و غلات به شیوه‌ای متعادل‌تر مصرف می‌شده‌اند. اگر گروه خونی شما «B» است، باید بدانید که به طور کلی طبعی قوی‌تر و سالم‌تر دارید و بسیار واقع بین و عمل گرا هستید.

برای افرادی که گروه خونی «B» دارند، رژیم غذایی ترکیبی از رژیم گروه خونی «A» و «O» است. یعنی از هر چیزی می‌توانند کمی بخورند و این گروه به طور کلی خوش شانس‌تر هستند، چون راحت‌تر می‌توانند وزن از دست بدهند. گروه خونی «B» می‌توانند به راحتی گوشت، ماهی، قهوه، سبزیجات و غلات عاری از گندم استفاده کنند و از خوردن غذاهای فرآوری شده باید خودداری کنند.

این افراد بهتر است تمرینات ورزشی ملایمی را انجام دهند که هم از جسم و هم از مغزشان استفاده کنند و اما در مورد گروه خونی «A» باید گفت که این گروه خونی کمی دیرتر از گروه خونی «O» تکامل یافته است، یعنی زمانی که بشر به جای شکار، کشاورزی می‌کرده است. بنابراین افراد با گروه خونی «A»، پروتئین کمتر، اما غلات بیشتر احتیاج دارند. گروه خونی «A» اغلب خلاقیت بالایی دارند و در عین حال که بسیار حساس هستند، می‌توانند حلال مشکلات خوبی هم باشند. این اشخاص باید گوشت کمتر، اما سبزیجات بیشتر بخورند.

آن‌ها در مصرف مغز خشکبار، دانه‌ها، غلات، پاستا، میوه و سبزیجات کاملا آزاد هستند، اما در خوردن لبنیات به ویژه‌ اگر آلرژی دارند و نیز از مصرف زیاد گوشت، باید پرهیز کنند.

افراد با گروه خونی «A» نسبت به «O» به فعالیت و تحرک کمتری نیاز دارند و برای آن‌ها فقط 30 دقیقه نرمش آرام در روز مثل یوگا، تای‌چی یا پیاده روی در فضای آزاد، بسیار مناسب است و بالاخره گروه خونی «AB» که ترکیبی از گروه «A» و گروه «B» است و افراد با گروه خونی «AB» می‌توانند ترکیبی از رژیم غذایی هر دو گروه را داشته باشند.

این افراد دارای خلاقیت هستند و مغز خوبی برای تجارت و کنار آمدن و سازگاری با مردم دارند. این گروه باید از خوردن زیاد گوشت پرهیز کنند و همیشه در رژیم غذایی خود سبزیجات را بگنجانند.

بهترین خوردنی‌ها برای گروه خونی «AB» ماهی، سبزیجات، کربوهیدارت‌ها و غلات است، اما گوشت زیادی برای این گروه مفید نیست و باید از آن پرهیز کنند. از نظر فعالیت بدنی به این گروه توصیه می‌شود که ترکیبی از فعالیت‌های آرام مثل یوگا و نیز جلساتی از تمرینات اندکی پرتحرک‌تر مثل پرش سبک را داشته باشند.

پایگاه اطلاع رسانی بیوشیمی

 

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 214

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی


به گزارش کارگروه صعودهای ورزشی: «مهدی داور پور» رئیس این کارگروه فردا یکشنبه 9 آبان ماه باسفر به مشهد مقدس و حضور در هیئت خراسان رضوی، با جامعه صعودهای ورزشی این استان اعم از مربیان، داوران ،طراحان و سنگ نوردان دیدار و تبادل نظر خواهد داشت. گفتنی است: سفرها و بازدید های استانی این کارگروه به صورت متناوب تداوم خواهد

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 212

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

تیم ملی سنگ نوردی کشورمان برای نخستین بار موفق شد در رشته «سرعت» رقابت های جام جهانی در چین، در رده چهارم جهان بایستد. بنا بر این گزارش: پس از درخشش «محسن محمدی نژاد» که موفق شد برای اولین بار در رده چهارم رشته «سرعت» جهان قرار گیرد، در تجمیع امتیازات تیم های شرکت کننده، تیم ملی سنگ نوردی کشورمان نیز در این رشته در جایگاه چهارم جام جهانی قرار گرفت. گفتنی است: تیم های چین، روسیه و لهستان نیز به ترتیب اول تا سوم شدند. در این دوره از مسابقات که در «هائیجی»چین [۱۸۰ کیلومتری«گوانگجو»] برگزار می شود؛ 85 سنگنورد از 17 کشور با هم به رقابت می پردازند و رقابت ها در رشته «سرطناب» ادامه دارد.

درخشش سنگ نورد ایرانی و کسب عنوان چهارم جهان توسط محسن محمدی نژاد

به گزارش رسیده از محل برگزاری رقابت های سنگ نوردی قهرمانی جهان در «هائیجی»چین [۱۸۰ کیلومتری«گوانگجو»]، سنگ نورد تیم ملی کشورمان موفق شد برای نخستین بار مقام چهارم جهان را کسب کند. «محسن محمدی نژاد» دارنده مدال «برنز» آسیا، امروز توانست در رقابت با سنگ نوردان برتر جهان در رشته «سرعت»، در رده چهارم جهان قرار گیرد. گفتنی است: در این رشته؛ سنگ نوردی از کشور میزبان با 6 ثانیه و 40 صدم ثانیه ضمن ثبت یک رکورد جدید جهانی به مقام قهرمانی دست یافت و سنگ نوردانی از چک و روسیه به ترتیب دوم و سوم شدند. شایان ذکر است: سنگ نوردان کشورمان در رشته «سرطناب» نیز به دور دوم راه یافته اند و این رقابت ها همچنان ادامه دارد.

در لینک زیر اومده ایشان مدال برنز آسیا گرفته است اگه رده چهام شده که مدال برنز نمیگیره مدال برنز مربوط به رده سوم است به این لینک مراجعه کنید

سایت تربیت بدنی قزوین

ولی در کل هر چی که هست موفق و موید باشد و همیشه افتخار آفرین من به نوبه خودم به ایشان و کلیه سنگنوردان تبریک میگم


كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 240

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی ایران گفت: استان خراسان رضوی در مسابقات سطح کشور جایگاه دوم را دارد.


محمود شعاعی در حاشیه مجمع انتخاب رئس هیئت کوهنوردی خراسان رضوی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در مشهد اظهار داشت: استان خراسان رضوی در مسابقات سطح کشور جایگاه دوم را دارد.
رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی ایران افزود: سنگ نوردان خراسانی در آسیا مدال‌های خوبی کسب کردند و از بین پنچ نفر از بهترین افراد این رشته که قرار است در مسابقات هائیچی شرکت کنند، دو نفر از این شرکت‌کنندگان خراسانی هستند.
وی خاطرنشان کرد: هیئت کوهنوردی استان خراسان رضوی اگر برنامه برون‌مرزی داشته باشد همیشه برنامه همراه با کیفیت و دقت بسیار می‌ریزد و می‌دانیم که برنامه‌های سراسری تخصص بچه‌های مشهد است.
شعاعی به ظرفیت بالای استان خراسان رضوی در تربیت کوهنوردان اشاره کرد و افزود: در استان خراسان رضوی به ویژه شهرستان نیشابور جوانان و نوجوانان در سطح ملی انتخاب می‌شوند و امکانات زیادی وجود دارد که می‌توانند قابلیت‌های خود را نشان دهند.
رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی ایران خاطرنشان کرد: از این رو باید به فکر ایجاد این امکانات در مشهد نیز باشیم و فدراسیون بخشی برای استعدادیابی تشکیل داده است و با همکاری سازمان تربیت‌بدنی استان‌ها را نیز می‌توانیم تحت پوشش قرار دهیم و نیشابور می‌تواند کانونی برای ابلاغیه و اطلاعیه‌ها باشد.
شعاعی با اشاره به اطلاع‌رسانی خوب در صعود بانوان به قله لنین تصریح کرد: خوشحالم که این صعود بانوان بدون مشکل به انجام رسید.

منبع : فارس


كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 214

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

برنامه تجلیل از بانوان فاتح لنین، پرشور و بسیار ویژه در گردهمایی صعودهای برتر انجام شد. علاوه بر تقدیر هیات کوهنرودی خراسان رضوی از تیم اعزامی به لنین، از طرف اسپانسر برنامه صعود هم، به هر کدام از اعضای تیم، سکه بهار آزادی تقدیم شد. در ادامه تقدیرها و اهدای یادبودها، رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی و همچنین مدیرکل تربیت بدنی خراسان رضوی نیز هدایای ویژه ای را به تیم اعزامی به لنین تقدیم کردند.

----------------------------------------------------

دومین گردهمایی صعودهای برتر به همراه برنامه تجلیل از بانوان فاتح لنین، 4شنبه شب، در سالن همایش های ساپکو در حالی برگزار شد که هیات کوهنورد خراسان رضوی، میزبان بسیاری از مسئولین استانی و صدها نفر از اهالی کوهنوردی خراسان بود. آنچه می خوانید گوشه ای از اخبار و حواشی این برنامه باشکوه است:
هیات کوهنوردی خراسان رضوی از حامیان برنامه لنین تقدیر کرد. برنامه صعود به لنین علاوه بر حمایت اسپانسر، مورد حمایت سازمان های مختلف مانند تربیت بدنی خراسان رضوی، استانداری خراسان رضوی آموزش و پرورش خراسان، شهرداری مشهد و... قرار گرفته بود. لذا در دومین گردهمایی صعودهای برتر از حامیان برنامه صعود به لنین هم تقدیر شد.

----------------------------------------------------

مهندس شعاعی رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی، داوری مدیر کل تربیت بدنی خراسان رضوی و شمقدری معاون سیاسی اجتماعی استانداری خراسان حضور داشتند و از بانوان فاتح لنین تقدیر نمودند.

منبع :www.khmount.ir

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 208

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی


اولین ویژه نامه خبری هیات کوهنوردی خراسان رضوی به دست امیرالله شمقدری معاون سیاسی اجتماعی استانداری خراسان رضوی رونمایی شد. "کوهنورد" نام اولین ویژه نامه خبری هیات است که شماره اولش در 16 صفحه رنگی، در دومین گردهمایی صعودهای برتر به دست مسئولین رونمایی شد. رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی، مدیرکل تربیت بدنی خراسان رضوی  و معاون سیاسی اجتماعی استانداری خراسان رضوی از جمله مسئولین بودند که جلد کوهنورد را به عنوان یادبود امضا کردند. قابل ذکر است هیات شهرستان ها و باشگاه های کوهنوردی استان می توانند اخبار خود را جهت چاپ در ویژه نامه کوهنورد به آدرس هیات کوهنوردی ارسال نمایند. ویژه نامه کوهنورد همچنین از همه کوهنوردان عزیز که مایل اند به عنوان خبرنگار افتخاری در این ویژه نامه فعالیت کنند ثبت نام می نماید.

منبع :www.khmount.ir


كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 227

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی


انتخاب یکی از اعضاء و هیمالایانوردان برجسته  گروه کوهنوردی پویا به ریاست کوهنوردی خراسان رضوی


مجمع عمومی هیات کوهنوردی خراسان رضوی روز گذشته با حضور 18 عضو مجمع، در سالن جلسات اداره کل تربیت بدنی خراسان رضوی تشکیل شد تا ششمین رئیس هیات کوهنوردی را انتخاب کنند. در این جلسه رئیس فدراسیون کوهنوردی و صعودهای ورزشی به عنوان رئیس مجمع و مدیر کل تربیت بدنی خراسان رضوی به عنوان دبیر مجمع حضور داشتند. به گزارش روابط عمومی هیات کوهنوردی خراسان رضوی، در این دوره از انتخابات ریاست هیات کوهنوردی، حسین امانی و مجید مذهبی به عنوان کاندیدای ریاست معرفی شدند که پس از جمع آوری آراء حسین امانی با 11 رای موافق، به عنوان ششمین رئیس هیات کوهنوردی خراسان رضوی به مدت 4 سال انتخاب شد. قابل ذکر است که امانی پیش از این به مدت 8ماه سرپرستی هیات را به عهده داشت. در پایان جلسه مجمع، تعدادی از اعضای هیات کوهنوردی جلسه ای را با حضور ریاست فدراسیون کوهنوردی، پیرامون امورات هیات داشتند.

لینک خبر در سایت فدراسیون

لینک خبر در سایت هیئت استان

لینک در خبرگزاری فارس


جناب آقای حسین امانی انتخاب به حق و درست حضرتعالی را برای ریاست کوهنوردی استان خراسان رضوی از طرف خودم ( محمد خورشیدی ) یکی از شاگردان شما و کلیه اعضاء گروه کوهنوردی پویا به شما تبریک گفته و امیدوارم که در پناه آقا علی ابن موسی الرضا ( ع ) همیشه موفق و پیروز باشید و بتوانید همیشه و همه جا برای کوهنوردی خراسان مفید باشید . انشاءا...


كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 202

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

 نفقه چیست و به عهده کیست؟ 

نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض که به موجب ماده  1106 قانون مدنی نفقه عیال به عهده شوهر و به موجب ماده 1199 نفقه اولاد به عهده پدر است و به موجب ماده 1200 نفقه پدر و مادر با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولادِ اولاد است.

ضمانت اجرای عدم پرداخت نفقه به موجب ماده 642 قانون مجازات اسلامی سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس می باشد.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 221

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

آیت ا... آملی لاریجانی: خیزش مردم مسلمان منطقه حاکی از اوج گیری جنبش عظیم بیداری اسلامی است 

  

به گزارش اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضائیه آیت ا… آملی لاریجانی در جلسه دیروز مسئولان عالی قضایی با تسلیت ارتحال پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) سبط گرامی پیامبر و شهادت علی بن موسی الرضا امام ناطق به حق، اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) حلقه اتصال بین زمین و آسمان یعنی عالم ربوبی بود و با دریافت وحی، حلقه اتصال بین مردم و خدای متعال بود. وجود عزیزی که در راه هدایت و نجات انسانها، بیشترین رنجها را متحمل شد تا جایی که خداوند متعال فرمود: طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی الا تذکره لمن یخشی. پیامبر اکرم که خاتم پیامبران بود همچون چراغی روشن در تاریکی جهل و ضلالت، برای کل بشریت بوده و هست: یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً. 

 

برای خواندن متن کامل این نشست که یکشنبه (دیروز) برگزار شد ، به ادامه مطلب مراجعه نمائید

آیت ا... آملی لاریجانی: خیزش مردم مسلمان منطقه حاکی از اوج گیری جنبش عظیم بیداری اسلامی است 

  

به گزارش اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضائیه آیت ا… آملی لاریجانی در جلسه امروز مسئولان عالی قضایی با تسلیت ارتحال پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) سبط گرامی پیامبر و شهادت علی بن موسی الرضا امام ناطق به حق، اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) حلقه اتصال بین زمین و آسمان یعنی عالم ربوبی بود و با دریافت وحی، حلقه اتصال بین مردم و خدای متعال بود. وجود عزیزی که در راه هدایت و نجات انسانها، بیشترین رنجها را متحمل شد تا جایی که خداوند متعال فرمود: طه ما انزلنا علیک القرآن لتشقی الا تذکره لمن یخشی. پیامبر اکرم که خاتم پیامبران بود همچون چراغی روشن در تاریکی جهل و ضلالت، برای کل بشریت بوده و هست: یا ایها النبی انا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به اینکه امروز بشریت تشنه معنویت است، تعالیم پیامبر اکرم(ص) را مشحون از آموزه‌های معنوی و الهی دانسته که همچون آبی گوارا، سیراب کننده این تشنگی است و افزود: باید تعالیم پیامبران الهی و خصوصاً پیامبر خاتم(ص) را فهمید و فهم حقیقی این تعالیم بدون طهارت باطن ممکن نیست. البته الفاظ و عبارات فهم می‌شوند اما فهمی داریم و فهمی. وحیی که پیامبر عظیم الشان اسلام در عالی‌ترین مقامات معنوی دریافت می‌کند، چگونه می‌شود به فهم هر کسی در‌آید. خداوندتبارک و تعالی در سوره نجم می‌فرماید:ان هو الا وحی یوحی، علمه شدید القوی، ذو مره فاستوی، و هو بالافق الاعلی، ثم دنا فتدلی، فکان قاب قوسین او ادنی، فأوحی الی عبده ما اوحی.

آیت ا... آملی لاریجانی افزود: ما شیعیان مفتخریم که ائمه اطهار علیهم السلام در راه فهم خطابات قرآنی به ما مدد رسانده‌اند و قفل‌های کلام را گشوده‌اند ولی در هر حال طهارت مخاطب و تعالی او هم لازم است و همانطور که در قرآن کریم آمده است: به پیامبر اکرم(ص) عرض می‌کنیم یا رسول الله با قلبی شکسته از دوری‌ها و معاصی و آلودگی‌ها به پیشگاه تو آمده‌ایم چنانکه حق تعالی فرمود: ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدو الله تواباً رحیماً . یا رسول ا... تو رحمت واسعه‌ای، مومنان را دریاب و خاصه شیعیان اهل بیتت را که سخت نیازمندند و ما می‌دانیم که روش و منش شما رد کردن سائلان از درگاهتان نیست.

آیت ا...آملی لاریجانی با اشاره به اینکه به دهه فجر انقلاب اسلامی نزدیک می‌شویم، انقلاب اسلامی را ظهور مجدد ارزشهای الهی در ا ین سرزمین دانسته و اظهار داشت: عقیده راسخ حضرت امام رحمه الله علیه و خلوص او نه فقط ملت ما را، که همه مسلمانان جهان را شیفته و وامدار خود ساخته است. انقلاب اسلامی ما، نشان داد که در مقابل ظلم و عدوان ستمگران، بی سلاح هم می‌توان ایستاد. انقلابی که تا مدتها جهان را در بهت فرو برده بود.

وی افزود: ما امیدواریم نهضتی که با مجاهدت مجاهدان و خصوصاً رهبری بزرگ آن شروع شد و با خون شهیدان آبیاری گشت، همچنان به راه تعالی و تکامل خویش ادامه دهد و در تمام جهان نورافشانی کند.

رئیس قوه قضاییه با اشاره به حوادث مهم منطقه، خیزش اسلامی مردم مسلمان منطقه را حاکی از اوج‌گیری جنبش عظیم بیداری اسلامی دانستند که از سال ها قبل آغاز شده و حرکت‌های سریع و غیر منتظره در تونس و مصر و یمن و دیگر کشورهای منطقه، همه را متحیر ساخته است  و خطاب به ملت های مسلمان اظهار داشتند: ملت های مسلمان باید به‌هوش باشند، قدرت‌های غربی به دنبال چهره‌ساختن مهره‌های وابسته به خود و تحمیل آنان بر مردم ستمدیده هستند.

آیت ا...‌آملی لاریجانی افزود: برخوردهای ظالمانه غرب که در همه جا آشکار است، در این‌جا هم خود را به خوبی نشان می‌دهد. در مقابل حرکت عظیم مردم در تونس، مصر، یمن و غیره، هنوز هم از حکومتهای جائر و فاسد حمایت می‌کنند و پیوسته پیام همدردی می فرستند. کشورهای غربی هیچ وقت دوست و خیرخواه مسلمانان نبوده و نیستند، مناسب می‌بینم به این نکته هم اشاره کنم که فتنه‌گران بعد از انتخابات در کشور ما چطور متوجه این نکته نبودند که در پناه حمایت استعمارگران موجب پاره‌ای از اغتشاشات در کشور شده‌اند. آیا همین نکته برایشان کافی نیست که همان حمایت‌گران دیروز آنان، امروز از ستمگران جهان اسلام حمایت می‌کنند و در مقابل مردم کشورهای اسلامی ایستاده‌اند. این علامت کافی نیست!

رئیس قوه قضاییه اظهار امیدواری کرد: مجاهدت مسلمانان در همه جای دنیای عظیم اسلام، به بار بنشیند و کشورهای مسلمان به استقلال واقعی خود برسند و در پناه تعالیم اسلام به پیشرفت، تکامل و تعالی خود ادامه دهند.

در این جلسه، همچنین ادامه بحث راجع به  پیشنهاد سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص اصلاح قانون دفاتر اسناد رسمی و سردفتران ازدواج و طلاق مورد بررسی مسئولان عالی قضایی قرار گرفت و درباره موادی دیگر از آن اتخاذ تصمیم شد.

 

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 97

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

 
حجت الاسلام والمسلمین شکرالله بهرامی که در جمع قضات و کارمندان دادسرای نظامی تهران سخن می‌گفت،افزود: قرار بازداشت برای متهمین باید با دلایل و اسناد قطعی صادر شود.
به گزارش اداره کل روابط عمومی و تشریفات قوه قضاییه به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان قضایی نیروهای مسلح ،دادستان نظامی تهران گفت: خداوند انسان‌ها را آزاد آفریده است و ما حق نداریم افراد را بدون مدرک و دلیل بازداشت کنیم.
حجت الاسلام والمسلمین شکرالله بهرامی افزود: قرار بازداشت برای متهمین باید با دلایل و اسناد قطعی صادر شود.
وی ادامه داد: وقتی برای رسیدن به حقیقت، ادله ناقص است باید به دنبال تکمیل دلایل و مستندات باشیم.
دادستان نظامی تهران اصلاح مجرمین و از بین بردن ناهنجاری‌ها در جامعه را از اهداف قضای اسلامی برشمرد و گفت: وظیفه شرعی و قانونی قضات، تأدیب مجرمین است و روش‌ها و برخوردها با شوونات اسلامی همراه باشد تا افراد مجذوب اخلاق ما شوند و عذر و بهانه‌ای هم به دست آنان ندهیم.
وی افزود: نباید با مجرمین برخورد تندی داشته باشیم زیرا این قانون است که برای او تصمیم می‌گیرد.
دادستان نظامی تهران بر دقت و سرعت در رسیدگی به پرونده‌ها تأکید کرد و گفت: مدیران شعب در تعیین وقت پرونده‌ها دقت کافی نمایند و هیچ پرونده‌ای از موعد رسیدگی خود خارج نشود.
حجت الاسلام والمسلمین بهرامی با اشاره به جایگاه و شأن قضات در اسلام گفت: جایگاه قضاوت، جایگاه پیامبر و اوصیاء الهی است که قضات و متصدیان امر قضا وظیفه دارند در جهت حفظ این جایگاه با توجه به دستوراتی که در فقه اسلام و آداب القضاء اشاره شده، تلاش کنند.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 102

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوی و قاطع آن بطور جزیی یا کلی باشد، حکم، و در غیر اینصورت قرار نامیده می شود.  

برای خواندن متن کامل این پست و همچنین دریافت این مطلب به صورت Word  به ادامه مطلب مراجعه کنید . ( با تشکر مرتضی زارع )  

دانلود مقاله به صورت ورد از روی سایت پیکوفایل

                                                   بسمه تعالی                                                                                   

قرار و انواع آن

                                                 

ابتدا به معنی قرار را در بعضی از فرهنگهای لغت مورد بررسی قرار می دهیم و سپس قرار را در معنی اصطلاحی آن مورد بحث قرار می دهیم.

قرار در لغت، از جمله، به معنی " ثبات و استوار کردن، استحکام دادن، تعیین و تأکید."  نیز به معنی "جا گرفتن، آرام گرفتن، یا بر جا شدن در جایی، آرامش، آسودگی، رأی یا حکمی که درباره مسأله یا امری صادر شود. عهد یا پیمان هم گویند."  

در فرهنگ دیگر چنین بیان شده است:

ارمیدن، ثابت و استوار شدن، بر جای ماندن و نتیجه و رأی که درباره او صادر می شود." 

به معنی " حکم محکم تخلف ناپذیر"  نیز آمده است علاوه بر معنای فوق الذکر در معانی دیگر نیز بکار رفته است

"آن قسمت از زمین که مقر بنا است 2- رأی دادگاه که قاطع دعوی نباشد و در جریان رسیدگی به منظور اقدامی و یا اجرای موقت به سود یکی از اصحاب دعوی و یادستور تحقیق در موضوعی صادر می گردد." 

در قانون آئین دادرسی کیفری از قرار تعریفی به عمل نیامده است. لذا برای رفع این خلاء قانونی ناگزیر باید به مقررات قانون آئین دادرسی مدنی رجوع کرد در قانون آئین دادرسی مدنی در ماده 299 چنین آمده است:

           

چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوی و قاطع آن بطور جزیی یا کلی باشد، حکم، و در غیر اینصورت قرار نامیده می شود.

از نظر اصطلاحی به تعاریفی که بعضی از مؤلفین از قرار ارائه داده اند می پردازیم.

عده ای از مؤلفین چنین بیان کرده اند:

"قرار عبارت است از تصمیم دادگاه در امر ترافعی که کلاً یا بعضاً قاطع دعوی و خصومت نباشد." 

عده ای از مؤلفین در تعریف قرار راهی که مقنن در پیش گرفته را استفاده کرده و مثل مقنن به تعریف منفی اکتفا کرده و چنین بیان داشته اند:

"تصمیم دادگاه راجع خصیصه واجد به ماهیت دعوی و قاطع آن نباشد قرار است." 

عده ای دیگر از مؤلفین تعریف فوق را مقداری محدودتر کرده اند و چنین بیان داشته اند:

"هرگاه رأی دادگاه فاقد یکی از دو عنصر تشکیل دهنده حکم (راجع به ماهیت دعوی بودن و کلاً یا جزئاً قاطع آن بودن) باشد قرار است." 

به نظر نگارنده هر سه گروه در باب تعریف قرار، نتوانسته اند تعریفی جامع و مانع از لحاظ حقوقی ارائه دهند چرا که قرار در آ.د.م سه حالت اصلی دارد:

الف- قرارهایی که وارد ماهیت دعوی می شوند ولی قاطع دعوی نیستند

ب- قرارهایی که وارد ماهیت دعوی نمی شوند ولی قاطع دعوی هستند

ج- قرارهایی که نه وارد ماهیت دعوی می شوند نه قاطع دعوی هستند.

و کاملترین تعریف که تعریفی جامع و مانع در باب قرار در آئین دادرسی مدنی می باشد را دکتر شمس این چنین بیان داشته اند:

"قرار دادگاه به تصمیم (عملی) اطلاق می شود که رأی محسوب شده و منحصراً راجع به ماهیت دعوی بوده و یا فقط قاطع آن باشد و یا هیچ یک از دو شرط مزبور را نداشته باشد که به ترتیب می توان قرار کارشناسی، قرار رد دعوی، و قرار تأمین خواسته را نام برد. بنابراین قرار، در هر حال رأی محسوب می شود و از اعمال قضایی ، به مفهوم اخص (تصمیمات ساده قضایی) ،تصمیمات حسبی و دستورهای دادگاه، متمایز می گردد." 

و بهترین تعریف از قرار که مطابق با قواعد و ضوابط آئین دادرسی کیفری می باشد، تعریفی است که دکتر آشوری از قرار نموده اند ایشان بیان داشته اند:

"در مرحله تحقیقات مقدماتی اتخاذ تصمیم قضایی از سوی مقام قضایی که از ان به قرار تعبیر می شود و ایشان درادامه قرار، تصمیم قضایی است که از سوی مقام قضایی صالح در طول تحقیقات مقدماتی و در مقام انجام دادن تحقیق و در موارد استثنایی در جریان محاکمه و رسیدگی دادگاه صادر می شود این تصمیم ممکن است ناظر به متهم سایر اشخاص یااشیاء و اموال آنان باشد." 

گفتار پنجم: اقسام قرار

مؤلفین آئین دادرسی کیفری در کتب خودقرارها را به دو دسته اصلی تقسیم  کرده اند:

1"- قرارهای اعدادی یا تمهیدی یا شکلی

2- قرارهای نهایی یا ماهوی" 

اما به نظر نگارنده با مداقه در بحث انواع قرارهایی که مؤلفین آئین دادرسی کیفری ارائه داده اند به نظر می رسد قرارهای نوع سومی هم باشد که نه جزء قرارهای اعدادی باشد نه جزء قرارهای نهایی و یک حالتی جدا از این دو قرار می باشد. و نگارنده این قرارهای دسته سوم را قرارهای موقت (جنبی یا فرعی یا غیر اصلی) می نامد که مفصلاً در ذیل این 3 نوع قرار با نظرات مؤلفین شرح داده می شود.

1-  قرارهای اعدادی

ابتدائاً به تعاریفی که بعضی از مؤلفین از این قرار ارائه داده اند می پردازیم

یکی از مؤلفین این چنین اظهار نموده است

"قرارهای اعدادی به آن دسته از قرارهایی اطلاق می شود که پرونده را جهت اتخاذ تصمیم نهایی مبنی بر ارسال پرونده به دادگاه جهت رسیدگی یا متوقف ساختن جریان آن آماده می سازد."  و ایشان در جای دیگر بیان داشته اند "قرارهایی که برای اظهار نظر نهایی قاضی تحقیق(بازپرس) و در نهایت جلب متهم به محاکمه یا رفع اتهام از او آماده می کنند. و به همین اعتبار آنها را قرارهای اعدادی یا تمهیدی می نامند." 

مؤلفی دیگر عقیده دارد :

"قرارهای اعدادی به قرارهایی اطلاق می شود که حاکی از پایان تحقیقات مقدماتی یا رسیدگی نبوده و هدف از صدور آن تکمیل تحقیقات در جهت احراز بزهکاری یا بی گناهی متهم است."

مؤلفی دیگر عقیده دارد:                                                                                  "قرارهای اعدادی که البته در قانون به این نام موسوم نیست، بلکه در عرف قضایی و باتوجه به اینکه مقدمه تصمیم و رأی دادگاه را فراهم میکند و متعاقب آن، دادگاه آماده اخذ تصمیم می گردد، به این نام معروف شده است." 

در تعریفی دیگر این چنین بیان شده است:

"بازپرس با توجه به آزادی دلیل در قلمرو جزایی اصولاً به کلیه دلایل و قرائن که به نفع و ضرر متهم

باشد رسیدگی می نماید و به منظور کشف حقیقت به محض تشکیل پرونده کیفری،  باید کلیه دلائل،

 قرائن و امارات را جمع آوری، تحلیل و ارزیابی نماید.

بازپرس جهت نیل به مقاصد مورد اشاره ناگزیر از اتخاذ تصمیمات و صدور قرارهای مقتضی   می باشد از قبیل: ارجاع به امر کارشناسی و اخذ نظریه کارشناس و ... که هر کدام از این تصمیمات می توانند در اثبات اتهام و یا تبرئه متهم راه گشا و مؤثر باشند مجموعه این اقدامات بخشی از قرارهای مقدماتی یا اعدادی است که بازپرس در جهت احراز وضعیت متهم و همچنین توجه اتهام و یا برائت او صادر می نماید." 

و از تعاریف فوق چنین استنباط می شود که قرارهای اعدادی،قرارهایی هستند که در راستای آماده سازی پرونده کیفری گردآوری مناسب تر دلایل و در اختیار داشتن متهم می باشد و رسالت و هدف صدور قرارهای اعدادی در جهت تکمیل تحقیقات است و در مواردی جهت احراز بزهکاری یا     بی گناهی متهم و در برخی موارد جهت حفظ منافع شاکی و جلوگیری از حقوق احتمالی شاکی        می باشد.

بعنوان مثال: تمسک به برخی از این قرارها مثل : قرار معاینه یا تحقیقات محلی، پرونده را معد تصمیم گیری در جهت احراز بزهکاری یا بی گناهی متهم و در برخی دیگر مثل : قرار تأمین خواسته کیفری و قرار ممنوع الخروج متهم، در جهت حفظ منافع شاکی و جلوگیری از تضییع حقوق احتمالی شاکی می باشد.

از جمله قرارهای اعدادی قرارهای تأمین کیفری هستند. چون مقدمات انجام تحقیقات و بازجویی و بررسی دلائل و مدارک طرفین و دادرسی جزایی منصفانه را فراهم می کنند.

انواع قرارهای اعدادی و بررسی ماهیت آن مفصلاً در بخش دوم مورد بحث قرار می گیرد.

2- قرارهای نهایی

ابتدائاً تعاریفی را که بعضی از مؤلفین از این قرارها ارائه داده اند مورد بررسی قرار می دهیم:

یکی از مؤلفین این چنین اظهار کرده است:

"قرارهای نهایی آنگاه صادر می گردد که بازپرس یا قاضی تحقیق پس از اتهام تحقیقات نسبت به اقدامات معمول و نتایج بدست آمده به داوری می نشیند و سرانجام با صدور قرار مجرمیت نظر خود را مبنی بر وجود دلایل کافی جهت جلب متهم به محاکمه یا قرار منع تعقیب اعلام می دارد." 

در جایی دیگر ایشان بیان داشته اند که: "قرارهای نهایی آنهایی هستند که با اصدار آنها قاضی تحقیق یادادگاه از رسیدگی به پرونده و ادامه تحقیق فارغ می شود و به عبارت دیگر فراغ از ادامه رسیدگی ملاک تشخیص آنها قرار دارد." 

یکی از دیگر از مؤلفین معتقد است:

"ایشان بدون اینکه از قرار نهایی تعریفی کنند معتقدند قاضی پس از اتمام تحقیقات مقدماتی مکلف است نظر خود را نسبت به موضوع پرونده ضمن قرار نهایی اعلام می کند ."

در تعریفی دیگر:                                                                                           "قرارهای نهایی به قرارهایی اطلاق می شود که مضمون اعلام پایان تحقیقات مقدماتی و اظهار نظر

 در خصوص تعقیب یا عدم تعقیب و بزهکاری یا بی گناهی متهم است." 

در تعریفی دیگر:

"خاتمه تحقیقات مقدماتی موجب فراغ بازپرس که موجب ارجاع پرونده از دادسرا به دادگاه        می شود." 

به هر حال از مجموع این تعاریف می توان نتیجه گرفت که قرار نهایی به قراری اطلاق می شود که مقام قضایی پس از خاتمه تحقیقات مقدماتی به منظور اظهار نظر نهایی در خصوص اقدامات معمول و مربوط به موضوع پرونده صادر می کند بدون اینکه به ماهیت پرونده وارد گردد.

در زمینه انواع قرارهای نهایی اختلاف نظر وجود دارد. عده ای قرارهای نهایی قاضی تحقیق را اینچنین دسته بندی می کنند: "قرار موقوفی تعقیب، قرار منع تعقیب و قرار مجرمیت و معتقدند که قرار عدم صلاحیت و قرار اناطه چون موجب مختومه شدن پرونده کیفری در دادسرا نمی شود و با وجود این قرارها جریان تحقیقات مقدماتی همچنان ادامه می یابد جزء قرارهای نهایی به شمار    نمی آید." 

عده ای دیگر معتقدند:

"علاوه بر قرارهای منع تعقیب و مجرمیت که بدون تردید جزء قرارهای نهایی محسوب می شوند قرارهای دیگر از جمله دو قرار عدم صلاحیت و موقوفی تعقیب نیز ممکن است در پایان تحقیقات مقدماتی صادر شوند سپس سؤالی مطرح می کنند مبنی بر اینکه آیا این دو قرار را نیز می توان در زمره قرارهای نهایی به شمار آورد. علت تردید این است که بین این دو قرار و قرارهای نهایی دیگر تفاوتهای وجود دارد. از جمله اینکه قرار موقوفی تعقیب و عدم صلاحیت الزاماً در پایان تحقیقات مقدماتی صادر نمی شوند و ممکن است حسب مورد در همان آغاز تحقیقات یا در جریان آن، مقام قضایی مسئول تحقیق اقدام به اصدار آنها کند.

از سوی دیگر قرارهای نهایی(مانند قرار مجرمیت) حتماً باید مؤخر بر اخذ آخرین دفاع صورت پذیرد ولیکن در قرار موقوفی تعقیب و عدم صلاحیت اخذ آخرین دفاع از متهم غیر ضروری است." 

در تعریفی دیگر چنین بیان شده است:

اگر ضابطه تفکیک قرارهای نهایی از تمهیدی توجه شود، قطعاً «فراغ بازپرس» یا مقام مسئول تحقیق، ملاک تفکیک قرار می گیرد که در این صورت هم سه قرار اناطه، عدم صلاحیت و موقوفی تعقیب و همینطور دو قرار ابداعی مواد 14 (امتناع از رسیدگی) و 177 تبصره 1 (قرار ترک تعقیب) آئین دادرسی کیفری 1378 جزء قرارهای نهایی قرار خواهند گرفت در غیر اینصورت می بایست با عنوان "طواری دادرسی کیفری مطالعه شوند" . 

در نظری دیگر این چنین بیان شده است:

قرارهای نهایی عبارتند از:

"1- قرار منع تعقیب

2- قرار موقوفی تعقیب

3- قرار مجرمیت

لذا قرار عدم صلاحیت و اناطه جزو قرارهای نهایی به شمار نمی رود زیرا با اصدار قرار عدم صلاحیت پرونده بدلیل عدم صلاحیت به دادگاه دیگر ارجاع می گردد یا در قرار اناطه رسیدگی به زمان دیگر موکول می شود. پرونده مختومه نمی گردد و تحقیقات مقدماتی همچنان ادامه دارد." 

یکی دیگر از مؤلفین در تائید نظر فوق این چنین بیان کرده اند:

"در این مرحله با توجه به اینکه از نظر بازپرس مراحل مختلف تحقیقات مقدماتی پایان یافته است و از همه امکانات و ابزارهای لازم در جهت کشف حقیقت به اندازه کافی استفاده شده  است و در واقع آخرین دفاع نیز از متهم گرفته شده و بنابراین نیازی به تحقیقات و بررسی های بیشتری وجود ندارد، علی هذا در این مرحله بازپرس باچنین اظهار نظر نهایی از حیث توجه اتهام به متهم یا عدم آن که در واقع پایان بخش تحقیقات مقدماتی نیز می باشد مبادرت به صدور یکی از قرارهای نهایی تحت عنوان قرار منع تعقیب ، قرار موقوف تعقیب ، مجرمیت می نماید." 

در نتیجه گیری در باب انواع قرارهای نهایی با وجود تمام اختلاف نظرها به نظر نگارنده قرارهای منع تعقیب، مجرمیت، موقوفی تعقیب، تعلیق تعقیب، بایگانی پرونده، وترک تعقیب به علت اینکه موجب اتمام تحقیقات و مختومه شدن پرونده می شوند قرارهای نهایی می باشند ولی قرار عدم صلاحیت (33 ق. ت. د.ع.ا) و قرار امتناع از رسیدگی (14 و 46 ق.ا.د.ک) و قرار اناطه (13 ق.آ.د.ک) جزء قرارهای نهایی نیستند چرا که این قرارها موجب مختومه شدن نزد مرجع کیفری نمی شوند. قرار عدم صلاحیت وامتناع از رسیدگی، رسیدگی را به مرجع دیگر ارجاع می دهند و قرار اناطه، رسیدگی را به زمان دیگر موکول می کند

و این سه قرار نتیجتاً جزو قرارهای نهایی نیستند.

3- تفاوت قرارهای اعدادی با قرارهای نهایی

تفاوتهای قرارهای اعدادی با قرارهای نهایی به شرح ذیل می باشد:

1-         قرار های اعدادی ( مقدماتی) در جهت تکمیل تحقیقات مقدماتی، ولی قرارهای نهایی به منزله خاتمه تحقیقات مقدماتی می باشند.

2-         قرارهای اعدادی که در راستای گردآوری مناسب تر دلایل و در اختیار داشتن متهم، و آماده سازی پرونده برای صدور رأی در جهت احراز بزهکاری یا بی گناهی متهم می باشند درحالی که قرارهای نهایی که مقام تحقیق از رسیدگی به تحقیقات فارغ شده و با اتخاذ تصمیم قضایی در خصوص تعقیب یا عدم تعقیب و بزهکاری یا بی گناهی متهم، موجب ارجاع پرونده از دادسرا به دادگاه می شود.

3-         هدف و رسالت قرارهای اعدادی در برخی موارد مثل قرار معاینه یا تحقیقات محلی، پرونده را معد برای احراز بزهکاری یا بی گناهی متهم و در برخی موارد مثل قرار تأمین خواسته کیفری و قرار ممنوع الخروج متهم، درجهت حفظ منافع شاکی وجلوگیری از تضییع حقوق احتمالی شاکی می باشد. درحالی که در قرارهای نهایی هدف آن مشخص شدن سرنوشت پرونده در پروسه تحقیقات مقدماتی در دادسرا برای ارجاع به دادگاه و اصدار تصمیم قضایی حسب مورد در جهت آزادی متهم و منع تعقیب یا در جهت بزهکاری و مجرمیت اوست.

4.قرارهای تأمین و قرارهای نهایی چون متوقف بر اراده مقنن در نوع و ماهیت، و محدود به موارد منصوص در  ق.آ.د.ک و قوانین دیگر می باشند بنابراین قرارهای مذکور جنبه حصری داشته و نمی توان از آنها تخطی کردو قرارهای نهایی عبارتند : 1-قرار موقوفی تعقیب (ماده 6 و 95 ق.آ.د.ک.) ؛ 2-قرار منع تعقیب(بند الف ماده 177 ق.آ.د.ک. و بند ک ماده 3 ق.ت.د.ع.ا.)؛ 3-قرار مجرمیت( بند ک ماده 3 ق.ت.د.ع.ا)؛ 4-قرار تعلیق تعقیب (ماده 22 ق.ا.پ.ق.د.)؛ 5-قرار بایگانی پرونده( در قوانین خاص از جمله م. 22 ق. تشکیل شرکت پست ج.ا.ا. مصوب 2/8/66) 6- قرارترک تعقیب(تبصره1ماده177ق.ا.د.ک) لکن قرارهای اعدادی نظیر قرار تحقیقات محلی، قرار معاینه محلی، و... جنبه تمثیلی دارند که می توان از مواد ق.آ.د.ک. و اصول حقوقی و رویه قضایی استنباط نمود.

4- قرارهای موقت (جنبی یا فرعی)

قرار های موقت، قرارهایی می باشند که در طواری دادرسی و تحقیقات صادر می شود با ماهیتی کاملا مجزا از قرارهای اعدادی و نهایی. این قرارها اصولاً موجب خروج پرونده به شعبه دیگر می شوند ولی موجب مختومه شدن پرونده و خروج از چرخه دادرسی نمی گردند. قراهای موقت عبارتند از:

1- قرار عدم صلاحیت (ماده 33 ق. ا. ت. د. ع. ا) 2- قرار امتناع از رسیدگی (مادتین 14 و 46 ق.ا.د.ک) 3- قرار اناطه (ماده 13 ق.ا.د.ک)

"یکی از حقوق دانان این قرار ها را جزء طواری دادرسی می داند" 

طواری جمع طاری یا طاریه از جمله به معنای «ناگاه در آینده، ناگاه روی داده،‌ عارض،‌ گذرنده»  آمده است و طواری دادرسی را یکی از حقوق دانان چنین تعریف کرده اند:

"طواری دادرسی به پدیده هایی گفته می شود که، معمولاً، بی آنکه انتظار آن رود،‌ در ارتباط با دادرسی و در جریان آن ممکن است بروز نماید و معمولاً‌ صدور رأی قاطع در دعوی موکول به تصمیم گیری نسبت به آنها می شود"

 نگارنده با این نظر موافق می باشد واین قرار هادر دسته سومی با نام قرارهای موقت قرار می دهد. قرار عدم صلاحیت و قرار امتناع از رسیدگی،‌ پرونده را به طور دائمی و قرار اناطه به طور موقت پرونده را از شعبه خارج می کنند. لازم به ذکر است این سه قرار جزء قرار های نهایی نیستند چون موجب مختوم شدن پرونده نمی شوند و جزء قرارهای اعدادی نیز نیستند چراکه قرارهای اعدادی پرونده را معدّ و آماده صدور رأی می کنند و در جهت تکمیل تحقیقات در جهت احراز بزهکاری یا بی گناهی متهم می باشند که قرارهای موقت دارای این ویژگیهای قرارهای اعدادی نیستند.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 136

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

باختر ( باکتران) : منطقه بزرگی از شرق ایران که از بلخ تا افغانستان کنونی را در بر می گرفت و از قدیم ساتراپ نشین ایرانیان بوده است.

* کورش پس از رسیدن به پادشاهی ایران و ایجاد نظم و امنیت در منطقه ی حکومت خود اقدام به تشکیل ارتش مخصوص برای حمله به سکــاها ( اقوام آریایی شمال ایران از ترکمنستان تارود دن اروپا) کرد. پادشاه آنها که فردی خوشنام بود به اسیری ایرانیان در آمد . همسر آمرژس ( پادشاه سکاها) سپاهی قریب به 5هزار نفر از زنان مردان تشکیل می دهد و به ارتش کورش حمله می کند که طی آن بسیاری را کشته و پارمیس را به اسارت برد ؛ بعد ها پارمیس را درعوض شوهر خود مبادله کرد.

کوروش با آمرژس رفتاری انسانی داشت و به متحدان دیرینه هم در آمدند که بعد ها به اتفاق همدیگر به لودیه حمله کردند.

* لودیه سرزمینی بود با پایتختی سارد که در حمله بابلی ها مصری ها به ایران شراکت داشت . کورش به این بهانه به آنها حمله کرد و کروزوس پادشاه آنها را اسیر کرد . گفته می شود که نحوه تصرف به این صورت بوده است که به دستور وزیر مورد اعتماد کورش ( اوی باراس ) عروسک هایی در هیبت سربازان ایرانی در آوردند و مردم سارد تسلیم شدند.

کورش با کروزوس رفتاری انسانی نمود. اما او بارها به نحو غیرمنتظره ای فرار کرده و به معبد آپولون پناه می برد. بعد اینکه لودیه به تصرف ایران در امد و سارد منقرض شدند کروزوس به فرمان کورش به اطراف اکباتان فرستاده شد و بنحو انسان دوستانه ای شهر بارنه به او سپرده شد .

** همانگونه که ملاحضه می شود کورش به قدری رفتار انسان دوستانه داشته است که حتی اسیران خود را در حکومتخود جای میداده است !**

قابل توجه است که کروزوس برادر شوهــر آژِیدهــاک ( به گفته هرودت فامیل ( پدربزرگ ) کوروش ) بوده است.

* کورش و آمی تیس ( خواهر و زن کورش ) تصمیم به آوردن آژِی دهاک به بارگاه خود می کنند ، به همین منظور پتیزاکاس را به آوردن او از هیرکانا ( گرگان امروزی ؟) مامور می کنند . اما پتی زاکاس به دستور اوی باراس وزیر شفیق کورش ، آژی دهاک را در بیابان رها می کند تا بمیرد . کورش از این موضوع مطلع گشته و پتی زاکاس را به صلیب می کشد و با احترام آژی دهاک را به خاک می سپارد .

* اوی باراس که از آمدن آژی دهاک به دربار هخامنشیان می ترسید این دستور را داده بود و وقتی همچنین وضعی را دید با نخوردن غذا به مدت 10 روز خود کشی کرد و مرد .

* پس از شکست سکاها به کورش و اتحاد پادشاه آن با کورش ، اقدام حمله به دربیکس ( قومی در شرق خزر ) کردند . در این جنگ ابتدا ء کورش شکست خورده و حتی زخمی شد ؛ چون این قوم علاوه بر استفاده از هندی ها در ارتش خود از فیلهای جنگی نیز استفاده کردند . بلافاصله پس از این شکست آمرژس با لشگری عظیم به کمک کورش آمد و دربیکس ها در هم شکسته شدند . آمورایوس و دو پسرش که پادشاهی انجا را در اختیار داشتند کشته شدند و کشورشان به تصرف هخامنشیان در آمد.

** کورش هنگام مرگ ( قسمت آخرین کتاب یازدهم کتزیاس و پایان سرگذشت کورش ) :

او پسرش کمبوجیه ( کبوجیه ) را به پادشاهی برگزید و دیگر پسرش که بردی ( بردیا / تانیوخارکس ) بود به فرماندهی باختریان ( افغان و بلخ ) و خورامنیان و پارت ها و کرمانیان منصوب کرد بدون اینکه مالیات پرداخت کند .

پسران آمی تیس از شوهر اولش را به ساتراپی دربیکس و برناکیان قرارداد و همه را با آمرژس متحد کرد و عهد وفاداری بین همه آنها برپا ساخت . بر اساس دین خود همه را به راه نیک وصیت کرد . آرزوی سعادت برای آنها که کردار نیک پیشه خود سازند و آنان که کرداری زشت دارند نفرین کرد .

سه روز پس از این وصیت به علت جراحت درگذشت ، او 30 سال سلطنت کرد . ( روحش شاد )  

 

این مطلب بر اساس کتاب تاریخ کتزیاس به روایت فوتیوس نوشته شده است و هر کس به ان ایرادی دارد و جایی از آن را مبهم می پندارد در نظرات این پست بگوید تا رسیدگی شود ( با تشکر مرتضی زارع )

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 541

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

حق طرف مدعی تو :  

 

۱) حق طرفی که علیه تو ادعایی دارد آن است که اگر انچه بر آن علیه تو ادعا کرده دلیلش را نشکنی و دادخواهی او را باطل نکنی  

۲) به سود او با خود طرف شوی ( کلاه خودت را قاضی کنی )  

۳) علیه خود حکم صادر کنی و بدون گواهی دادن شاهدان خودت گواه حق او باشی زیرا این حق خداوند بر توست  

و اگر آنچا او ادعا می کند باطل باشد با او به نرمی رفتار کن و از خدا بترسانش و به دینش سوگند بده ( از او بخواه که حق را رعایت کند ) و با به یاد آوردن خداوند تندی او را بکاه و دست از تندگوئی و ناسزا بردار که این دو دشمن تو را دور نمی کند بلکه بیشتر تورا به گناه آلوده می سازد و تیغ دشمنی او را علیه تو تیز می کند .  زیرا ناسزا گفتن شر می آفریند و نیک گفتن و صبر ریشه شر را بر می اندازد . و لا حول و لا قوة الا بالله .

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 99

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

چندی پیش به سفارش ناشری قرار شد عارفی را انتخاب کنم و چند حکایت از او را بازنویسی کنم. من ابوسعید ابوالخیر را برگزیدم که مرام و منشش را خیلی می‌پسندم و اصولاً نگاهم به نگاه او نزدیک است. کار که تمام شد، حکایات را در اختیار  ناشر قرار دادم اما آنچه مد نظر او بود، با طرح من فرق داشت و قرار شد رنگ دیگری به کار بزنم. حالا این جا دو حکایات از حکایات بازنویسی شده را که از نگاه من جالب تر است، می‌آورم.
هیچ‌کس پسر هیچ‌کس
بزرگمردی در نیشابور درگذشت و مجلس ختمی برایش برپا شد. در آن زمان رسم بود که وقتی بزرگی وفات می‌یافت، عده‌ای را می‌گمارند تا آمدگان به مجلس را معرفی کند و اینان را معرف می‌گفتند. معرفان حضور هر بزرگی را پیش از ورود به مجلس با القاب گوناگونش اعلام می‌کردند. شیخ ابوسعید و همراهان نیز قصد مجلس ختم بزرگمرد کردند و چون به در مجلس رسیدند، معرفان جلوی در خواستند که بانگ برآورند و ابوسعید را معرفی کنند، اما عظمت شیخ آنها را گرفت و همه ساکت ماندند. یکی از معرفان جلو آمد و به مریدی از مریدان شیخ نزدیک شد و گفت: «پیش از نام شیخ، چه القابی را اعلام کنیم.»
مرید فکر کرد و گفت: «بگویید شیخ اجل، شیخ الشیوخ، قائد اعظم، عارف کامل، شیخنا و مولانا ابوسعید فضل الله بن احمد بن محمد ... »
در این لحظه ابوسعید به مسئله گفت‌وگو پی‌ برد و جلو آمد و رو به مرد معرف و دیگر معرفان گفت: «نه شیخ اجل آمده است نه قائد اعظم. بروید و آواز دهید که هیچ‌کس پسر هیچ‌کس آمده است!»
معرفان در شیخ نگریستند و چون و چرا نکردند. بزرگشان فریاد برآورد: «هیچ‌کس پسر هیچ‌کس از راه رسید.»
و باقی معرفان نیز در کوچه و حیاط مجلس فریاد برآوردند که: «هیچ‌کس پسر هیچ‌کس از راه رسید.»
پچپچه‌ای در بزرگان مجلس افتاد که هیچ‌کس پسر هیچ‌کس چه کسی می‌تواند باشد. نگاه‌ها به در مجلس خیره شد و نفس‌ها در سینه حبس ماند تا ابوسعید ابوالخیر از در درآمد و ولوله در جان بزرگان افتاد.
عذر تقصیر
یک شب عده‌ای از اهل عرفان، شیخ ابوسعید و مریدانش را به مجلس خود دعوت کردند. همه نشستند و کمی گفتند و خندیدند و بعد از پذیرایی مختصری، نماز خواندند و پس از نماز چنان که رسم آنان بود شروع کردند بلندبلند ذکر گفتن. پس از مدتی که یاران را حالی خوش دست داد و غرق در ذکر الله شدند، عده‌ای طاقت نیاوردند و برخاستند و همان‌طور که ذکر می‌گفتند شروع کردند به چرخیدن. و چرخیدند و چرخیدند تا شوری در جمع افتاد و صداها بلند و بلندتر شد.
در همسایگی آنان مردی سید زندگی می‌کرد که نسبش به رسول خدا می‌رسید و نامش سید اجل حسن بود.
ناگهان در مجلس کسی نعره‌ای زد، آن قدر بلند که سید اجل از خواب پرید و بد خواب شد. سید اجل یکی از خدمتکارانش را صدا کرد و پرسید: «چه خبر است؟»
و خدمتکار توضیح داد که شیخ ابوسعید در همسایگی آنها مهمان است و همراهانش می‌چرخند و نعره می‌زنند. سید اجل عصبانی شد و گفت: «بروید و از راه پشت بام به بالای سرشان برسید و خشت خشت بام را بکنید و سقف را روی سرشان خراب کنید.»
خدمتکاران و چاکران شیخ اجل بلافاصله از نردبام‌ها بالا رفتند و خودشان را به پشت بام و از آنجا به بام مجلس رساندند و شروع کردند به خشت کندن.
از آن طرف وسط مجلس، یکی از مریدان شیخ که از چرخش بسیار به دور خود نفس نفس می‌زد، روی زمین نشست و برای این‌که نفسش خوب بالا بیاید، سرش را بالا گرفت، اما چیزی در سقف خشتی مجلس توجه او را به خود جلب کرد. یکی از خشت‌های سقف کنده شد و او توانست سیاهی آسمان را ببیند. مرد فریاد زد: «آن‌جا را نگاه!»
و نگاه تمامی مریدان به سقف دوخته شد. چند خشت دیگر هم از سقف کنده شده بود. ناگهان خشتی از آن بالا در میانه یاران به زمین خورد. همگی به گوشه‌ها دویدند و متحیر ماندند. ابوسعید کسی را فرستاد تا از بام خبر بیاورد و او به سرعت رفت و بازگشت و گفت: «کسان سید اجل، بربام رفته‌اند و خشت می‌کنند و پایین می‌اندازند که گویا از نعره یاران، خواب سید اجل برآشفته است.»
شیخ گفت: «هرچه پایین انداخته‌اند با احترام بیاورید.»
یاران ابوسعید طبقی بزرگ آوردند تا خشت‌ها را در طبق بگذارند و چاکران سید اجل نیز از درز بام نگاه می‌کردند و متعجب بودند که آنها چه می‌کنند.
طبق که پر از خشت شد، آن‌ها را پیش شیخ ابوسعید گذاشتند. شیخ خشتی برداشت و بوسید و برچشم نهاد و گفت: «نسب سید اجل، حسن، به حضرت نبوت می‌رسد و هرچه از سرور کائنات رسد، عزیز و نیکوست و باید آن را با دل و جان احترام کرد، خصوصاً که ما بی‌ادبی کردیم و خواب چنین عزیزی را آشفتیم. باید که جمع شویم و برویم جای دیگر و مزاحم او نشویم.»
و شیخ تک‌تک خشت‌ها را بوسید و بر چشم نهاد. سپس برخاست؛ از مجلس بیرون رفت و سوار شد و اهالی مجلس نیز با او روانه شدند.
چاکران سید اجل که از پشت بام پایین آمدند و خودشان را به حیاط رساندند، چهره‌هایی گرفته داشتند، آن‌قدر که سید اجل گمان کرد که آنها را زده‌اند که چنین نالان و رنجورند. سید اجل پرسید: «چه شد؟»
یکی در آن میان گریه‌اش گرفت و گفت: «نپرس.»
و یکی دیگر ماوقع را شرح داد.
سید اجل که ماجرا را شنید سخت پشیمان شد و تا صبح خوابش نبرد. تمام شب در انتظار صبح بود تا زودتر سوار اسب شود و به خدمت شیخ ابوسعید رود و عذرخواهی کند.
تا خورشید سرزد، سید اجل دستور داد اسب‌ها را زین کنند و همراه چاکرانش سوار بر اسب شد. از آن طرف ابوسعید نیز دستور داد اسب‌ها را زین کنند و همگی برای عذرخواهی به در خانه سید اجل بروند و هر دو گروه، سر چهارسوی نیشابور به هم رسیدند.
ابوسعید و سید اجل یکدیگر را در برگرفتند و عذر خواستند و هرکدام از دیگری خواهش کرد بازگردد تا او به نزدش بیاید و عذر بخواهد.
سید اجل کوتاه نیامد و عاقبت ابوسعید پذیرفت که بازگردد.
ابوسعید بازگشت و سید اجل و همراهان به دنبال او راه افتادند تا به مجلس شیخ رسیدند و گفتنی‌ها گفتند و شنیدنی‌ها شنیدند. در آن میان سید اجل گفت: «شیخ ابوسعید و همراهان، امشب باید به خانه من بیایند تا بدانم که من بخشیده شده‌ام.»
شیخ قبول کرد و شب را همگی در خانه سید اجل جمع شدند و پس از پذیرایی مفصل، چرخیدند و نعره زدند و ذکر گفتند.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 313

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

شیخ بهایی را که حتماً می‌شناسید. مردی که در کودکی از جبل عامل لبنان به ایران آمد و در دربار شاه عباس صفوی شیخ‌الاسلام شد. او به دستور شاه عباس، بنای امروزی شهر اصفهان را طراحی کرد و به معماری بناهای آن همت گماشت. زبان مادری شیخ بهایی عربی است؛ اما او پس از آشنایی به زبان فارسی، به ادبیات آن بسیار علاقه‌مند شد و کتاب‌های زیادی به فارسی نوشت از جمله: دیوان اشعار، نان و حلوا، نان و پنیر، شیر و شکر و کشکول. حکایت‌های زیر از کتاب "کشکول" است.

شهادت کبک‌ها

یکی از رؤسای کرد بر سفره شاهزاده‌ای نشسته‌ بود. قضا را دو کبک بریان بر سفره نهاده‌ بودند. همین که چشم مرد کرد بدان‌ها افتاد، خندید.

شاهزاده سبب پرسید. مرد گفت: «در آغاز جوانی روزی بر تاجری راه بریدم. زمانی که خواستم به قتلش برسانم، لابه و زاری کرد، سودی نبخشید و هنگامی که دانست ناگزیر خواهمش کشت، رو به دو کبکی کرد که بر کوه نشسته‌ بود و گفت: «ای کبک‌ها، شاهد باشید که این مرد قاتل من است.»

این شد که هنگامی که این دو کبک را دیدم، حماقت آن مرد به خاطرم آمد.»

شاهزاده گفت: «آن دو کبک شهادتشان را دادند.»

سپس دستور داد گردنش را بزنند که زدند.

خشم و رحم کسری

در محضر کسری خوان گستردند. هنگامی که کاسه‌های طعام چیده‌ شد، اندکی طعام از ظرفی بر سفره ریخت. کسری بدان سبب نگاهی خشمناک به خوان‌گستر افکند. وی دانست که بدان سبب کشته خواهد ‌شد.

این شد که آن ظرف را واژگون کرد و تمام بر سفره ریخت. کسری پرسیدش: «این چه کاری بود که کردی؟» پاسخ داد: «پادشاها! چون دانستم که به سبب آن اتفاق کوچک خواهی‌ام کشت و این معنی باعث سرزنش تو شود که به کاری کوچک وی را کشت، از این رو خواستم کاری کنم که اگرم کشتی، سرزنشت نکنند.»

کسری وی را بخشود و به خود نزدیک کرد.

مربع اجل

عبدالله گفت: پیامبر خدا(ص) روزی برای ما مربعی کشید و از وسطش خطی دیگر رسم کرد که تا خارج آن می‌آمد و در دو طرف خط وسط، خطوط کوچک دیگری کشید و گفت: «آیا می‌دانید این چیست؟» گفتیم: «خدا و پیامبرش نیک‌تر آگاهند.» گفت: «خط وسط آدمیزاده است و مربع، اجلی است که بر روی محیط است و این خطوط کوچک دیگر عرضی که در اطراف اوست، پیشامدهایی است که وی را همی گزند و آزارند و اگر یکی موفق نشود، دیگری به آزارش می‌پردازد. اما آن خط که بیرون مربع است، امیدهای آدمی است.»

توانگر و تهی‌دست

از ابوعبدالله جعفر بن محمدالصادق(ع) نقل است که: درویشی به نزد پیامبر(ص) آمد. توانگری نزد آن حضرت بود و جامه خویش از درویش درکشید.

پیامبر فرمود: «چه چیزی تو را بدین کار واداشت؟ آیا ترسیدی تهی‌دستی او به تو رسد یا توانگری تو به وی؟» توانگر گفت: «ای پیامبر خدا! اکنون که چنین فرمودی، نیم دارایی من از آن او باشد.»

پیامبر(ص) از تهی‌دست پرسید: «آیا می‌پذیری؟» گفت: «نه.» پرسید: «چرا؟» گفت: «ترسم از آن است که من نیز به همان دچار شوم که او دچار آن است.»

روزی

گفته‌اند که زاهدی در یکی از کوه‌های لبنان، در غاری انزوا گزیده‌، می‌زیست. روزها را روزه می‌داشت و شب هنگام، گرده نانی بهرش می‌رسید که با نیمی از آن افطار می‌کرد. و نیمه دیگرش را به سحر می‌خورد.

روزگاری دراز چنین بود و از آن کوه فرو نمی‌آمد. تا اینکه قضا را شبی گرده نانش نرسید. سخت گرسنه و بی‌تاب شد. نماز بگزارد و آن شب را چشم انتظار چیزی که گرسنگی‌اش را فرو نشاند، گذراند و چیزی به دستش نرسید. در دامنه آن کوه، روستایی بود که ساکنانش غیرمسلمان بودند. زاهد، صبح هنگام بدانجا فرود آمد و از پیری طعام خواست. پیر، وی را دو گرده جوین داد. زاهد آن دو را بگرفت و آهنگ کوه کرد.

قضا را در خانه آن پیر، سگی گر و لاغر بود. به دنبال زاهد افتاد و عوعوکنان دامن جامه‌اش بگرفت. زاهد، یکی از آن دو گرده را برایش افکند تا دست از او بدارد، اما سگ، گرده را خورد و بار دیگر خود را به زاهد رساند و به عوعو کردن پرداخت. زاهد، نان دوم را نیز بدو انداخت. سگ آن را نیز خورد و بار دیگر به دنبال زاهد رفت و به عوعو پرداخت. و دامن جامه‌اش بدرید.

زاهد گفت: «سبحان‌الله! هیچ سگی را بی‌حیاتر از تو ندیده‌ام. صاحب تو دو گرده نان به من داد که هر دو را از من گرفتی. پس این زوزه و جامه دریدنت چیست؟»

خدای تعالی سگ را به زبان آورد که: «من بی‌حیا نیستم چه در خانه این غیرمسلمان پرورده ‌شده‌ام. گله و خانه‌اش را حراست می‌کنم و به استخوان پاره یا تکه نانی که مرا می‌دهد، خرسندم. گاهی نیز مرا فراموش می‌کند و چند روزی را بدون اینکه چیزی بخورم می‌گذرانم. گاهی هم او حتی برای خود چیزی نمی‌یابد و برای من نیز. با این همه، از زمانی که خود را شناخته‌ام، خانه‌اش را ترک نگفته‌ام  و به در خانه غیر او نرفته‌ام. بل عادتم این بوده که اگر چیزی بیابم، سپاس بگزارم و اگر نه، به در خانه این غیرمسلمان آمدی. روی از معشوق بتافتی و با دشمن ریاکارش بساختی. برگو کدام یک از ما بی‌حیاست، تو یا من؟»

زاهد با شنیدن این سخنان دست بر سر کوفت و بی‌هوش بر زمین افتاد.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 86

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

به مناسبت 21 آبان ماه، سالروز تولد نیما

ـ نیما برای تعیین مختصات نخستین شعر نیمایی خود، سه سال هیچ شعری نسرود و تنها فکر کرد تا این که در در سال 1316 در چهل سالگی اولین شعر نیمایی خود را با نام ققنوس سرود: ققنوس، مرغ خوشخوان، آوازه جهان/ آواره مانده از وزش بادهای سرد/ بر شاخ خیزران/ بنشسته است فرد.


ـ نیما در سپیده دم جوانی به دختری دل باخت و این دلباختگی طلیعه حیات شاعرانه وی گشت. بعد از شکست در این عشق به سوی زندگی خانوادگی شتافت و عاشق صفورای چادرنشین شد و منظومه جاودانه «افسانه» را پدید آورد. پدر نیما به ازدواج او با صفورا رضایت داد اما صفورا حاضر نشد به شهر بیاید و ناگزیر نیما طعم دومین شکست را نیز چشید.


ـ او در سال ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیری، خواهرزاده جهانگیرخان صوراسرافیل ازدواج کرد.

ـ نیما یوشیج تا سال 1326 شغل ثابتی نداشت و پس از آن به خدمت در اداره نگارش وزارت فرهنگ پرداخت و تا پایان زندگی‌اش در این شغل اداری باقی ماند.


ـ در مدرسه، مراقبت و تشویق یک معلم خوش‌رفتار به نام «نظام وفا» که خود شاعری به‌نام است، نیما را به شعر گفتن واداشت، و نیما بعدها شعر بلند «افسانه» را که سنگ بنای شعر نو در زبان فارسی است، به او تقدیم کرد.

ـ نیما بعد از فراغت از تحصیل در سال ۱۲۹۸ به کار در وزارت دارایی پرداخت اما بعد از مدتی از این کار دست کشید. دو سال بعد، با گرایش به مبارزه مسلحانه علیه حکومت قاجار اقدام به تهیه اسلحه کرد. در همین سال‌هاست که می‌خواهد به نهضت مبارزان جنگلی بپیوندد؛ اما بعداً منصرف می‌شود.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 123

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

آب و آناهیتا
ایرانیان از آغاز ستایشگران آب بودند. آن را ستایش می‌کردند و برای الهه‌اش آناهیتا ستایشگاه بنا می‌کردند. در اساطیر ایرانی، آناهیتا، هم ایزدبانوی آب‌های روی زمین است، هم سرچشمه اقیانوس کیهانی. او بر گردونه‌ای سوار است که چهار اسب آن را می‌کشند: باد، باران، ابر و تگرگ. او سرچشمه زندگی است.
آب و تیشتر
تیشتر نیز خدای باران است و خشکسالی دشمن اوست. او از سرچشمه همه آب‌ها برمی‌خیزد و آب‌ها را در میان سرزمین‌ها تقسیم می‌کند.
آب و ایلام
کمی‌از اساطیر نزدیکتر، 1250 سال هنوز مانده تا میلاد مسیح، مردم ایرانی تمدن ایلام، آب را در یکی از شگفت‌انگیزترین بناهای خشتی جهان با نام چغازنبیل تصفیه می‌کنند و آن گاه می‌نوشند.
آب و هخامنشیان
مادرچاه‌های قنات‌های هخامنشیان، با اعماق چند صد متری خود، نشان از شکوفایی قنات در آن روزگاران دور دارند، و روزگار داریوش، اوج شکوفایی قنات در فلات ایران است. شاهان هخامنشی هر که را قنات حفر می‌کرده مالیات پنج نسل را بر او می‌بخشیدند.
500 سال هنوز مانده تا میلاد مسیح، داریوش، شاه ایران در سفرش به مصر، مقنیانی به همراه دارد که آن جا قنات حفر می‌کنند و مصریان از این زمان به بعد می‌آموزند چگونه آب‌های زیرزمینی را مهار کنند.
آب و اوستای کهن
شاید اعجاب آور باشد که هخامنشیان نیز با قنات آشنا بوده‌اند؛ با وجود این قدمت، قنات بسیار قدیم‌تر از تصور ماست. اوستای کهن، که گفته‌اند هزاران سال پیش از هخامنشیان نگاشته شده ا‌ست، آب را تقدیس می‌کند و قنات را نعمتی بزرگ می‌شمرد که به دست آوردنش کار سخت می‌طلبد.
منابع:
ـ اسطوره های ایرانی، وستا کرتیس، عباس مخبر (مترجم)، نشر مرکز
ـ قنات در ایران، محمدرضا حائری، دفتر پژوهش‌های فرهنگی

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 164

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

تابستان، گرم و پر حرارت، آخرین ماه خود را تا پاییز برگ‌ریز بدرقه کرد و پاییز مهربان، با آوازهای رنگی خود، با برگ‌های قهوه‌ای و سرخ و زردش، گویی پرده‌ای از یادها و خاطره‌های رنگی در برابر چشم من گسترد. درختان کم کم بار خود را سبک کردند اما ابرها برای باران‌های پاییزی پربار نشدند. و پس از آن زمستان، فصل شب‌های کوتاه و خورشید کمرنگ آمد اما چه آمدنی؟ نه برف، سفیدش می‌کند، نه سوزی سرد تا مغز استخوان را می‌سوزاند. پس زمستان من کو؟ زمستان تهران کو؟

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 103

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

 

من نبودم

ستاره‌ها آمدند و ستاره‌ها نیامدند

شب شد و شب نشد

صبح شد

خنک شد

طبیعت در دهان یک کلاغ مزمزه شد

گل‌ها در آفتاب سخن گفتند

جهان ساقه ساقه شد

و دایناسورها غزل انقراض را خواندند

و من نبودم

من اصلاً نبودم

من فقط وقتی بودم

              که دست‌های تو را بیشتر دوست داشتم

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 74

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

پایین که پریدم
من بودم و همسرم که هنوز از من سیب می‌خواست
سیب سیب سیب
سیب نطفه‌های پس از این
یادم نیست


از کشتی تا کوه طوفان بود
انسان بود و حیوان بود
جفت جفت
جفت جفت
یادم نیست

سوار قالیچه بودم یا باد؟
تخت داشتم یا رخت‌هایم مرا می‌بردند؟
انگشترم به دست خودم بود یا نبود؟
یادم نیست



تعبیر خواب من
فرزند بود یا گوسفند؟
جمرات بود یا عرفات؟
یادم نیست


دریا بود یا درخت؟
تکلم من تبسم او بود یا تبسم من تکلم او؟
ماری می‌رفت یا گوساله‌ای آواز پر جبرئیل داشت؟
یادم نیست


آن مرده‌های زنده
آن سبدها که پر از ماهی و نان می‌شد
آن زن که پاهای مرا شست با گیسوان بافته‌اش
یادم نیست


خواندم
ماه از نوک انگشت من شکست
می‌دید که می‌رفتم بالا بالا بالا یا نمی‌دید؟
دستم به دست‌های خدا می‌رسید یا نمی‌رسید؟
یادم نیست

اما یادم است
شکلات بود
نور بود و توپ کوچک من بود
ترقه بود
دوستانم در باران می‌آمدند
و پدر در باران دور و دورتر می‌شد.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 97

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

و آن گاه ساعت هفت
            ساعت رفت
و روز
 در برابر من گشوده می‌شود؛ گشوده
                         بیهوده و باهوده
و روز
ایستاده مانند پلّکان
              در گذر از من
                  در  گذر از ایوان
                       در گذر از خیابان

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 122

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

مشرف اصفهانی، در دربار سلاطین صفوی، مباشر معاملات دیوانی بود و طبع شوخی داشت. زمانی مدعی شد که پنج مثنوی هم‌وزن خمسه نظامی منظوم می‌کند آن چنان که حتی یک بیت با معنی در آنها یافت نشود. یکی از رجال صفوی مقرر کرد که اگر از عهده برآید، به ازای هر بیت، یک مثقال نقره بگیرد و به ازای هر بیت بامعنی دندانی از او بر کنند و بر مغزش کوبند. چنین کرد و بر سه بیت او معنی بستند و سه دندانش را برکندند و بر سرش کوفتند. گفته‌اند آن سه بیت اینها بودند:
اگر عاقلی بخیه بر مو نزن
بجز پنبه بر نعل آهو مزن!

سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را!

که نعل از تحمل مربا شود
به صبر آسیا کهنه حلوا شود!
یک بیت دیگر نیز از مثنوی‌های او شهره خاص و عام است:
ز افسار زنبور و شلوار ببر
قفس می‌توان ساخت اما به صبر

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 574

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

پینوكیوی سبز

   دروغ كه حناق نیست، مخصوصاً اگر طرف، حجت الامسال  كدیور باشد  

محسن كدیور عضو حلقه راه اندازی شده توسط مهاجرانی كه مدتی است می كوشد پوستین وارونه بر تن فتنه سبز كند و حیثیت از دست رفته این جریان در زمینه همسویی با آمریكا و رژیم صهیونیستی را احیا نماید، اخیراً با تحریف شعار آشوبگران مدعی شد: سبزها شعارشان هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران بود!
كدیور : «ما اولویت اولمون، این را هم موسوی ذكر كرده و دیگر رهبران جنبش و مردم در خیابان های ایران فریاد زدند كه هم غزه هم لبنان، جانم فدای ایران. این شعار اصلی مخالفان بود، نه مسایل دیگر»!!!

اقدام ناشیانه كدیور در واقع تلاشی بود برای كتمان ساختارشكنی نفاق جدید و كتمان همراهی آشوبگران با آمریكا و رژیم صهیونیستی در تظاهرات روز جهانی قدس، 13 آبان و 16 آذر سال گذشته. جریان مذكور در آن تظاهرات به مخالفت با دفاع از آرمان فلسطین پرداخت و همزمان شعار جمهوری ایرانی سر داد. آنها روی كلمه اسلامی و همچنین شعارهای مرگ بر آمریكا و اسرائیل خط كشیده بودند.

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 100

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

فرقه جعلی و بی ریشه وهابیت

يريدون ليطفئوا نور الله بأفواههم والله متمُّ نورهِ ولو كره الكافرون 
در دورانی که فرقه جعلی و بی ریشه وهابیت با در دست داشتن امکانات وسیع تبلیغاتی و سرمایه های کلان بنگاه های انگلیسی و صهیونیستی دست به تبلیغات وسیع و بی پایه علیه شیعیان می زند و در این راه از هر تلاشی( از توزیع کتب و دفترچه های دروغین تا ضرب و شتم شیعیان) فروگزار نمی کند، بر آنم تا با روشنگری در این زمینه گوشه ای از غبار مظلومیتی که بر چهره مذهبم نشسته است فروبنشانم.

از محمد بن سعد نقل شده است:

«از پدرم سعد بن ابی وقاص پرسیدم: آیا ابوبکر اولین مسلمان است؟

گفت: نه! قبل از او پنجاه نفر اسلام آوردند.

 طبری، محمد بن جریر271/3 حوادث سال 23 هجری

پیامبر اعظم(ص) فرمودند:

«اگر ایمان علی با ایمان امت مقایسه شود، ایمان او بر ایمان تمام امت تا روز قیامت برتری دارد.»

مناقب، ابن مغازلی ص289 ح 330

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 110

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

                              وهابيت و جاهليت 

۱) خداى وهابيت مى خندد !!!

ابن تيميه در رساله «عقيدة الحمويّة» مى نويسد: خداوند مى خندد، و روز قيامت در حال خنده بر بندگان خود تجلّى مى كند!!!     مجموعة الرسائل الكبرى، رساله يازدهم: 451

۲) خداى وهابيت از عرش به زير مى آيد !!!

ابن تيميه مى گويد: خداوند هر شب هر طور كه بخواهد به آسمان دنيا فرود مى آيد،خدا اين كار را تا طلوع فجر انجام مى دهد.!!!

خداى وهابيت نمى تواند همه جا باشد !!!

وهابیت : هر كس معتقد باشد كه خداوند همه جا هست، قائل به حلول و دخول خداوند در درون عالم شده، بايد به چنين فردى با دليل ثابت كرد كه خداوند بر بالاى عرش قرار دارد، و خارج از جهان مى باشد، و اگر نپذيرفت او كافر و مرتدّ و خارج از اسلام است !!!

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 140

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

!!!خريد و فروش حور العين

  وهابيت و جاهليت ۲ 

 يحيي الناقد:حور العيني از خدا به چهار هزار ختم قرآن خريدم ، در پايان آخرين ختم صداي حور العيني بگوشم رسيد که مي گفت: تو به عهدت وفا کردي من همان حور العيني هستم که مرا از خدا     خريده اي

   !!!خداى وهابيت غير از ريش و عورت همه چيز دارد         

ابو بكرابن عربى مى گويد:فردى كه مورد وثوق من بود نقل كرد كه ابو يعلى، (امام و پيشواى ابن تيميه) مى گويد: در باره خدا هر عضوى را جز ريش و عورت اثبات خواهم كرد!!!
 

در توضيح و نقد اين داستان من هيچ سخني نمي گويم شما خواننده محترم خود قضاوت کنيد


 

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 130

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

نقدی بر سراب اصلاحات

مدتی که من تو يکی از همين کشورهای کمونيستی اقامت داشتم  ميديدم کمونيستها با بی دينی سر خودشون رو کلاه  ميزارند ولی اين اصلاح طلب هاسر خدا رو هم ميخوان کلاه بزارند.اين کمونيستهای لائیك‌ها  صداقتشون از اين اصلاح طلب ها بيشتر بود .او نها اصل قضيه رو که اسلام بود کنار گذاشتند و اين همه مقدمه چينی  مثل اين اصلاح طلب ها نمکردند.انقلاب اسلامی ایران، یكی از مهمترین حوادث جهان در  قرن بیستم بود كه از آن  ۲  مهم  برجای مانده :
اول، تاسیس یك نظام سیاسی و مدنی براساس عقلانیت اسلامی كه به نام جمهوری اسلامی ايران خوانده می‌شود؛. و دوم، "بیداری اسلامی " در دنیای اسلام و در میان امت اسلامی انقلاب اسلامی این امكان را برای ما ملت ایران بوجود آورد كه بنای یك نظم مدنی ـ سیاسی مبتنی بر تفكر اسلامی و غیرسكولار را به عهده بگیریم و وارد تجربه ای بشویم كه هیچ ملتی امروز امكان آن را ندارد.بايد بگم که جريان اصلاحا ت هم اين وسط که زياد اين قضايا خوشايندش نبود که در تفسير آينده عرض ميکنم چرا...، برای پیشبرد مقاصد خود كه همانا تغییر نظام اسلامی به یك نظام سكولار با نمای اسلامی است، انواع ترفندها را تاكنون به كار گرفته است. بحث "نواندیشی دینی " كه عملا سیاسی كاری با لايه شکسته است، یكی از این موارد می باشد. فریب دیگر "ژست مدرنیته " است .اگر ادبیات تبلیغاتی آنان را مرور نمایید می بینید كه مملو است از بحث و شعار "گذار از سنت به مدرنیته ". سنت در اصطلاح به كار رفته، همان است كه جامعه شناسان از قرن نوزدهم عمدتا به كار بردند.حضرات اصلاح طلب در نوشتارهای تبلیغی خود صحبت از معنویت و اخلاق می كنند اما چه اخلاقی؟ اخلاق سكولار!حضرات اصلاح طلب با الفاظ بازی می نمایند و در انتها چیزی عرضه نمی‌شود.اخلاق متكی به قرآن،  از  اخلاق سكولار، جداست.جریان اصلاحات، برای دستیابی به اهداف خود، رفتار نفاق آلود را را مجاز می داند. لذا عین تمام هنجارهای رفتاری منافقانه در حركات و مواضع آنان دیده می شود.تنازل "وجود " به سطح "مادّی " كه پیام سكولاریزم است، حتی درتوجیه روابط  مادّی هم كوتاهی دارد تا چه رسد به عوالم روحی !!!!!

                               حالا شما خود قضاوت کنيد

                                 نويسنده : حامد محقق

 

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 173

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : محمد اربابی

نقدی بر شكل معاصر تروريسم رواني

انقلابهاي رنگين " در واقع شكل معاصر تروريسم رواني در ابعاد بين المللي مي باشند. بدون ترديد در سناريوي "انقلابهاي رنگين " مهمترين نقش در وهله اول بر عهده تامين مالي بين المللي اين كودتا ها است تا تهيه طرحهاي دقيق. در نتيجه اين تامين مالي شبكه اي از فساد مالي ضد نظام ملي ايجاد مي شود كه شامل تجار تازه بدوران رسيده، افراد علاقه مند و ذي نفع از بين اقليتهاي غربگرا، مقامات دولتي، نظامي و انتظامي مي باشند. همچنين تيمي از روزنامه نگاران ايجاد و تربيت مي شود كه بخوبي تامين مالي شده اند و همچنين جواناني كه در نتيجه نااراميها به پول زيادي دست پيدا مي كنند جذب اجراي اين سناريوها مي شود. براي مثال "سخنرانيهاي عمومي، نامه هاي ارسالي در حمايت و در انتقاد و اعتراض كه توسط افراد نامدار و مشخص نوشته و امضاء شده باشند، انجام اقدامات هدف مند در رسانه ها، اهانت به آرامگاهها و مقدسات، بي اعتبار كردن دولت حاكم، ايجاد توهم در خصوص آزادي مطبوعات، بحث و جدل در خصوص مسائل ملي، اعتصابات گسترده، انسداد راه هاي ارتباطي زميني و ريلي و غيره، كارشكني مخفي كارمندان و مقامات دولتي، استفاده از رنگهاي نمادين در تظاهرات گسترده، ايجاد لابيهاي گروهي، برگزاري شبه انتخابات، بي ثباتي سيستم مالي و پولي " نمونه هاي از آنها هستند. همچنين مواردي مانند: ايجاد تعداد زيادي از سازمانها و موسسات اجتماعي و مدافع حقوق بشر، ايجاد افكار عمومي منفي، ايجاد نهادهاي اجتماعي جايگزين نهادهاي موجود دولتي و تحصيل تابعيت دوگانه و ايجاد دولت سايه و موازي. بعد از كودتاي رنگين اوكراين اسم "جين شارپ " آمريكايي موسس يكي از نخستين مراكز خصوصي بين المللي در آمريكا در زمنيه "مناقشات بدون خشونت " معروف شد. بتدريج اصطلاح "مناقشات بدون خشونت " به يك پوششي تبديل شد براي نامگذاري اقدامات سازماندهي شده در راستاي تغيير رژيم در كشور مشخصي كه در حوزه منافع ژئوپليتيك  قرار مي گرفت. با بررسي فعاليت موسسات باصطلاح غير دولتي و مستقل مثل مركز جين شارپ براحتي مي توان به نقشه ها و سناريوهاي نه چندان پيچيده اي كه كارگردانان غربي "انقلابهاي رنگين " بر اساس آنها عمل مي كنند پي برد . . . . . . . . .

ادامه در صفحه بعدی

نويسنده : حامد محقق

كلیك كنید

:: بازدید از این مطلب : 159

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 بهمن 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد